مشاوره حقوقي مشاوره حقوقي
|
زماني كه انجام يك عمل به شخصي ضرر وارد كند در اين صورت شخص ميتواند به دادگاه مراجعه كند و درخواست صدور دستور موقت را بكند. اما اين دستور موقت ميتواند در مواردي از بين برود و فردي كه به ضرر او قرار دستور موقت صادر شده است ميتواند درخواست رفع اثر از دستور موقت را بنمايد. اين درخواست مستلزم شرايط قانوني خاصي است كه در اين مقاله به آن پرداختهايم. براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لنيك زير كليك كنيد : جبران خسارت ناشي از اجرا و الغاي دستور موقت
خاتمه دستور موقت ( رفع اثر از دستور موقت )دستور موقت بهموجب موارد ذيل خاتمه مييابد: ۱. لغو دستور موقت به دليل رفع شدن دلايلي كه سبب صدور دستور موقت گشته است. ۲. عدم طرح دعوا در مهلت مقرر. ۳. انصراف خواهان از دستور موقت. ۴. استرداد دادخواست يا دعواي اصلي توسط خواهان يا انصراف كلي از دعوا. ۵. صدور راي نهايي عليه خواهان. ۶. دادن تامين توسط خوانده. رفع اثر از دستور موقت به دليل دادن تامين توسط خواندهاگر خوانده تاميني در تناسب با موضوع دستور موقت توديع نمايد دادگاه ميتواند دستور موقت را ملغا نمايد. رفع اثر از دستور موقت منوط به شرايط ذيل است: ۱. تامين خوانده متناسب با موضوع دعوا باشد. ۲. ميزان اين تامين بسته به نظر قاضي است. ۳. رفع اثر از دستور موقت منوط به نظر قاضي است. انصراف خواهان از دستور موقتخواهان ميتواند درخواست خود مبني بر اصدار دستور موقت را مسترد كند چه دستور موقت صادر شده باشد يا خير و چه اين قرار اجرا شده باشد يا خير. انصراف خواهان داراي آثار ذيل است: ۱. اگر تا قبل از اصدار دستور موقت خواهان از آن منصرف شود درخواست دستور موقت لغو گشته و اگر خواهان خسارت احتمالي را پرداخت نموده باشد به او عودت خواهد شد. ۲. اگر تا قبل از اجراي دستور موقت خواهان از آن منصرف شود دستور موقت لغو شده و خسارت احتمالي كه خواهان پرداخت كرده به او بازگردانده ميشود. ۳. اگر بعد از اجراي دستور موقت خواهان از آن منصرف شود دستور موقت لغو ميشود ولي خسارت احتمالي كه او توديع كرده به وي بازگردانده نميشود تا در صورت شكست خواهان در اصل دعوا، خسارت وارده به خوانده از ناحيه مبلغ توديع شده جبران گردد.
جبران خسارت ناشي از اجراي دستور موقتاگر خواهان مطالبه دستور موقت كند و دستور موقت صادر و اجرا شود اما نهايتا در دعواي اصلي شكست بخورد خساراتي كه از ناحيه اجراي قرار مزبور به خوانده وارد شده قابل جبران است. براي مطالبه خسارت بايد شرايط ذيل موجود باشد: ۱. بايد دستور موقت اجرا شده باشد. ۲. خواهان بهموجب راي نهايي در دعوا شكست بخورد اين راي نهايي ميتواند حكم به بيحقي خواهان يا هر يك از قرارهاي قاطع دعوا باشد. ۳. بهموجب اجراي دستور موقت به خوانده خساراتي وارد شده باشد.
جبران خسارت ناشي از رفع اثر از دستور موقتاگر به درخواست خوانده و به دليل سپردن تامين توسط او و موافقت قاضي، از دستور موقت رفع اثر شود و به واسطه اين رفع اثر به خواهان خسارت وارد شود خواهان ميتواند خسارت خود را مطالبه كند. براي مطالبه خسارت بايد شرايط ذيل برقرار باشد: ۱. به درخواست خوانده و به دليل توديع تامين توسط خوانده از دستور موقت رفع اثر شده باشد. ۲. خوانده بهموجب راي نهايي در دعوا محكوم شود. ۳. به علت الغاي دستور موقت به خواهان خسارتي وارد شده باشد. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص رفع اثر از دستور موقت، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون رفع اثر از دستور موقت پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد. منبع : رفع اثر از دستور موقت ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
هر يك از طرفين در حين رسيدگي به پرونده قضايي خود ميتواند در صورت رضايت طرفين دعوا از دادگاه درخواست كند تا آنها را به داوري ارجاع دهد و راي داور تصميم نهايي در مورد دعواي آنها باشد. قانونگذار موارد ديگري را نيز بيان كرده است كه در صورت تحقق آن پرونده بايد به داوري ارجاع داده شود. در واقع داوري يك سري قواعد و قوانين خاصي دارد كه در قانون ذكر شده است و از اهميت ويژهاي برخوردارند. بنابراين در اين مقاله به بررسي اين نوع قواعد در داوري خواهيم پرداخت.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد : مهلتها و اختيارات داور و طرفين
مهلت داوريدر اين خصوص بايد توجه نمود كه: ۱- مهلت داوري از موافقتنامه داوري تبعيت ميكند. ۲- در صورت سكوت موافقتنامه در اين خصوص، مهلت داوري ۳ ماهه است. ۳- آغاز اين مهلت از تاريخي است كه موضوع دعوا و مشخصات طرفين و مشخصات ساير داوران به تمام داوران ابلاغ شود. ۴- پايان مهلت داوري زماني است كه داور يا داوران راي خود را صادر و براي امر ابلاغ به همان روشي كه بيان شده است تسليم كنند. ۵- تمديد مهلت داوري فقط به موجب توافق طرفين امكانپذير ميگردد. ۶- راي داوري كه خارج از مهلت داوري صادر شود قابل ابطال است.
قواعد رسيدگي در داوري۱- آغاز رسيدگي داور منوط به درخواست يكي از طرفين است. ۲- درست است كه شروع رسيدگي داور منوط به درخواست يكي از طرفين است ولي طرف ديگر نيز ميتواند درخواستهاي خود در خصوص موضوع اختلاف را به داور تقديم كند تا نسبت به ادعاهاي طرف مقابل نيز تصميمگيري شود. ۳- داوران در رسيدگي از تشريفات آيين دادرسي مدني تبعيت نميكنند. ۴- داوران مكلف به رعايت قواعد داوري هستند. ۵- داوران مكلف به رعايت اصول رسيدگي عادلانه، مانند اصل بيطرفي، اصل تناظر و اصل دفاع هستند. ۶- طرفين بايد اسناد و مدارك خود را به داوران تسليم كنند. ۷- داوران حق دارند توضيحات لازم را از طرفين اختلاف بخواهند. ۸- طرفين ميتوانند براي توضيح در نزد داور و حضور در جلسات داوري، نماينده معرفي كنند. ۹- در صورت لزوم داور ميتواند از كارشناس امر نظر بخواهد. ۱۰- اقرار در نزد داور حكم اقرار در دادگاه را ندارد.
استفاده از كارشناس توسط داور۱- داور ميتواند اموري را كه داراي جنبه فني و تخصصي است به كارشناس ارجاع دهد بدون آنكه در اين خصوص مكلف به رعايت قواعد آيين دادرسي مدني باشد. ۲- كارشناس ممكن است فاقد پروانه كارشناس رسمي باشد. ۳- اگر داور در موضوع تخصصي مزبور، داراي دانش كافي باشد نياز به ارجاع موضوع به كارشناس نيست و ميتواند بر خلاف قاضي، خودش شخصا موضوع را بررسي و كارشناسي كند. ۴- دستمزد كارشناس حسب اعلام داور، بر عهده طرفي است كه داور براي اثبات ادعاي او استفاده از كارشناس را لازم ديده است.
موارد زوال داوري | قواعد رسيدگي داوريدر موارد ذيل موافقتنامه داوري زائل شده و طرفين ميتوانند براي حل اختلاف به دادگاه مراجعه كنند: ۱- تراضي كتبي طرفين دعوا. ۲- فوت يا حجر يكي از طرفين دعوا. ۳- منتفي شدن موضوع داوري. ۴- زوال اصل دعوا. ۵- صدور حكم به بطلان راي داور. ۶- انقضاي مدت داوري و عدم صدور راي توسط داور. ۷- صرف نظر كردن كلي خواهان از ادعاي خود. ۸- امتناع داور از انجام داوري يا عدم مقدوريت داوري توسط او در داوري مقيد. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قواعد رسيدگي در داوري، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قواعد رسيدگي در داوري پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : آيين و تشريفات داوري ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
در اين مقاله به مبحث ايرادات و به طور دقيق به ايراد عدم صلاحيت ذاتي و همچنين ايراد عدم صلاحيت نسبي يا محلي پرداخت شده است و همچنين به ايراد امر مطروحه در قالب رسيدگي توامان ، امتناع از رسيدگي و احاله پرونده بيان شده است كه در ادامه به بررسي اين عناوين به طور مفصل ميپردازيم. براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
ايراد عدم صلاحيت ذاتيخواننده ميتواند ادعا كند كه دادگاه مزبور يعني دادگاه رسيدگي كننده به دعوا صلاحيت رسيدگي به دعوا را ندارد و اين عدم صلاحيت ميتواند ذاتي يا نسبي باشد. مدت زماني كه خوانده ميتواند اين ايراد را به دادگاه وارد كند مطابق قانون تا پايان اولين جلسه دادرسي ميباشد. در اينجا استثنايي نيز مطرح ميشود كه از اين قرار است: اگر سبب ايراد بعداً ايجاد شود در اين صورت قيد تا پايان اولين جلسه دادرسي به كنار ميرود. به عنوان مثال ممكن است بعد از اولين جلسه دادرسي قانون جديدي تصويب شود كه مطابق اين قانون دعوا در صلاحيت ذاتي آن دادگاه قرار نگيرد. در اين صورت اگر ايراد عدم صلاحيت ذاتي مورد قبول واقع گردد قرار عدم صلاحيت صادر ميشود، پرونده به مرجع صلاحيتدار ارسال ميشود و يا براي تعيين مرجع پرونده را به ديوان عالي كشور ميفرستند. به اين ترتيب اگر ايراد عدم صلاحيت ذاتي در فرجه قانوني تعيين شده انجام نشود دادگاه نبايد راي را به دليل نداشتن صلاحيت ذاتي صادر كند و حتي اگر راي را صادر كند در دادگاه تجديدنظر استان يا ديوان عالي كشور آن راي فسخ ميشود حتي اگر خوانده ايراد عدم صلاحيت ذاتي را مطرح نكرده باشد. دادگاه به دليل اينكه قواعد مربوط به مقررات صلاحيت ذاتي از قواعد آمره ميباشند ملزم به اجراي آنهاست. بنابراين ايرادي كه خوانده مبني بر عدم صلاحيت ذاتي به دادگاه وارد ميكند در حقيقت به نوعي تذكر براي رعايت صلاحيت ذاتي محسوب ميشود. رعايت اين قاعده از تكاليف دادگاههاي بدوي و مراجع بالاتر به شمار ميرود. ايراد عدم صلاحيت نسبي يا محليايراد عدم صلاحيت نسبي تنها در صورتي قابل تصور است كه خوانده يك دعوا، دعوا را در صلاحيت دادگاه عمومي محل ديگري تشخيص دهد. مدت زمان وارد بودن ايراد عدم صلاحيت نسبي مانند ايراد عدم صلاحيت ذاتي تا پايان اولين جلسه دادرسي ميباشد. اگر دادگاه اين ايراد وارد بداند قرار عدم صلاحيت صادر ميكند و پرونده را به دادگاه عمومي محل ديگري كه خود را صالح ميداند ميفرستد و اگر اين ايراد را وارد نداند به دعوا رسيدگي ميكند و مردود بودن ايراد مطروحه را در ضمن راي ماهوي با استدلال بيان ميكند. تفاوتي كه ايراد عدم صلاحيت ذاتي با ايراد عدم صلاحيت نسبي دارد در اين است كه ايراد عدم صلاحيت ذاتي جزو قواعد آمره است ولي ايراد عدم صلاحيت نسبي جزو قواعد مخيره ميباشد. به همين دليل از حقوق اصحاب دعوا در نظر گرفته ميشود. بنابراين اگر خوانده ايراد عدم صلاحيت نسبي را به دادگاه مربوطه وارد نكند يا خارج از فرجه قانوني اين ايراد را مطرح كند رسيدگي كردن به دعواي مربوطه توسط دادگاهي كه صلاحيت نسبي ندارد مانعي نيست و همچنين از آثار ديگر مخيره بودن اين است كه اگر خوانده ايراد را مطرح نكند در ديوان عالي كشور اين راي نقص و فسخ نميشود اما اگر خوانده ايراد عدم صلاحيت نسبي را در فرجه قانوني مطرح كند اگر دادگاه صلاحيت نسبي نداشته باشد و اين ايراد وارد باشد بايد به صدور قرار عدم صلاحيت اقدام كند. اين نكته حائز اهميت است كه ايراد عدم صلاحيت محلي يا نسبي در مرحله بدوي مطرح ميشود. ايراد امر مطروحه ( رسيدگي توامان ، امتناع از رسيدگي و احاله پرونده )اين ايراد اختصاص به زماني دارد كه خوانده دعوا بيان كند كه دعواي مربوطه ميان طرفين يعني خواهان و خوانده قبلاً در همين دادگاه يا دادگاهي كه درجهاش با اين دادگاه مساوي است مطرح شده و يا اينكه در حال رسيدگي است. نكته مهم اينجاست كه حتي اگر دعواي مطروحه دقيقاً همان دعواي اقامه شده سابق نبوده باشد ولي با آن دعوا ارتباط كامل داشته باشد اين ايراد قابل طرح است. اگر دادگاه اين ايراد را بپذيرد در صورتي كه دعوا در شعبه همين دادگاه مطرح باشد يعني در حال رسيدگي باشد قرار رسيدگي توامان صادر ميشود و به دعاوي به صورت يكجا رسيدگي ميشود اگر دعوا در شعبه ديگر دادگاه مطرح شده باشد ديگر به دعوا رسيدگي نميشود و قرار امتناع از رسيدگي صادر ميشود با تعيين مقام ارجاع به شعبهاي كه دعوا در آن در حال رسيدگي است به منظور رسيدگي توام ارسال ميشود. حتي اگر اين امر به عنوان ايراد مطرح نشود طرفين دعوا يا به عبارتي اصحاب دعوا و وكلايشان تكليف دارند كه اين امر را به اطلاع دادگاه برسانند تا قرار رسيدگي توام صادر شود. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص رسيدگي توامان، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون رسيدگي توامان پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد. منبع » رسيدگي توامان ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
اگر يك شخص بخواهد به خدمت دولت وارد شود بايد به اين امر آگاه باشد كه مقرراتي وجود دارد كه شرايط استخدام را به طور مفصل بيان كرده است. بنابراين شخصي كه داوطلب ورود به خدمت دولت است ميبايست شرايط عمومي كه در قانون ذكر شده است را داشته باشد و بعد از اينكه وارد استخدام دولت شد بايد دوره آزمايشي را سپري كند. در ادامه به بررسي تفصيلي شرايط استخدام دولتي ميپردازيم. براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد : بررسي شرايط عمومي استخدام در نهادهاي دولتي
شرايط عمومي استخدام دولتيدر قانون مديريت خدمات كشوري شرايط عمومي استخدام به اين شرح است: در ابتدا به اين شكل بيان شده است كه حداقل 20 سال تمام و حداكثر 40 سال تمام براي استخدام رسمي لازم ميباشد و در صورتي كه اشخاص متخصص باشند و مدرك دكترا داشته باشند ملاك سن به 45 سال افزايش مييابد. در ادامه بيان شده است كه شخص بايد از تابعيت ايران برخوردار باشد و همچنين نبايد به دخانيات و مواد مخدر اعتياد داشته باشد و اين نكته حائز اهميت است كه شخص نبايد سابقه محكوميت جزايي موثر داشته باشد. شرايط ديگري نيز بيان شده است كه به اين شرح ميباشند: در اختيار داشتن مدرك تحصيلي دانشگاهي و برخوردار بودن از سلامت رواني و جسماني و همچنين توانا بودن براي انجام كارهايي كه شخص براي انجام آن استخدام ميشود. اعتقاد به دين اسلام يا يكي از ادياني كه در قانون اساسي به رسميت شناخته شده است از اهميت بسزايي برخوردار است. همچنين شخص بايد التزام به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را داشته باشد پس از اينكه شخص از اين مراحل عبور كرد وارد دوره آزمايشي ميشود كه در ادامه به بررسي دوره آزمايشي ميپردازيم. دوره آزمايشيكساني كه در آزمون ورودي استخدام رسمي پذيرفته شدهاند و شرايطي كه پيشتر به آن اشاره شد را برخوردار بودند وارد دوره آزمايشي ميشوند و در ابتدا بايد بيان كرد كه حداقل مدت اين دوره ۶ ماه و حداكثر مدت اين دوره ۲ سال ميباشد اما در قانون مديريت خدمات كشوري اين مدت سه سال تعيين شده است. پس از اين كه دوره مذكور طي شود شرايطي بايد در فرد احراز شود و پس از احراز اين شرايط شخص به عنوان كارمند رسمي شروع به كار ميكند. اين شرايط عبارتند از: اطمينان حاصل كردن از خلاقيت، رعايت انضباط اداري، برخورداري از لياقت اخلاقي و علمي و اعتقادي و از اين قبيل موارد. همچنين شخص بايد امتيازات لازم را در طول دوره آموزشي كسب كند كه اين امر در گزينش او مورد تاييد قرار ميگيرد. اگر اين شرايطي كه بيان شد احراز شود شخصي كه در دوره آزمايشي بوده است از بدو خدمت جزو كارمندان رسمي محسوب ميشود. اتمام دوره آزمايشيدر پايان دوره آزمايشي نهاد اداري موظف است كه نتيجه را كتباً به مستخدم ابلاغ كند اگر نهاد اداري سكوت كند اين سكوت براي مستخدم به معناي رضايت است. اگر دوره آموزشي به اتمام برسد و كارمند نتواند به استخدام رسمي درآيد مطابق قانون با او رفتار ميشود. به اين شكل كه در بعضي از موارد به مدت دو سال به او مهلت داده ميشود تا شرايط را احراز كند. در اين صورت دوره آزمايشي پنج ساله ميشود و ممكن است شخص به استخدام پيماني در بيايد و در آخر هم ممكن است به افرادي كه صالح تشخيص داده نشدهاند حكم بركناري داده شود كه در اين صورت حقوق مرخصي كه استحقاق آن را داشتهاند و استفاده نكردهاند بايد پرداخت شود. اين نكته حائز اهميت است كه اگر افراد به اين شكل به استخدام رسمي نائل نشوند تا مدت يك سال از تاريخ بركناري حق ندارند كه در آزمون ورودي براي استخدام رسمي همان شغل شركت كنند بايد اشاره كرد كه قانون مديريت خدمات كشوري در اين خصوص مطلبي را بيان نكرده است. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص شرايط استخدام دولتي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون شرايط استخدام دولتي پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : شرايط استخدام دولتي ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
آنچه كه در اين مقاله مورد بررسي قرار ميگيرد بحث خيار تاخير ثمن ميباشد و نكتهاي كه بايد پيش از هر مطلبي بيان شود اين است كه اين خيار اختصاص به عقد بيع دارد و همچنين در كنار خيار تاخير ثمن خيار مجلس و حيوان نيز اختصاص به عقد بيع دارند. خيار تاخير ثمن از آن دسته خياراتي است كه تنها اختصاص به بايع يا همان فروشنده دارد و اگر بخواهيم به زبان ساده آن را تعريف كنيم بايد موقعيتي را تصور كنيد كه عقد بيعي را منعقد كردهايد در حالي كه مبيع و ثمن هر دو نقد هستند و پس از انعقاد عقد بيع و گذشت سه روز شخص بايع مبيع را تسليم نميكند و شخص مشتري هم ثمن را پرداخت نميكند. بنابراين بعد از گذشته آن سه روز بايع ميتواند اين عقد را به هم بزند و در واقع از حق فسخ خود استفاده كند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
ويژگيهاي خيار تاخير ثمنگاهي اوقات ممكن است كه بايع نزد مشتري برود و ثمن را از او مطالبه كند. صرف اين مطالبه خيار تاخير ثمن متعلق به او را ساقط نميكند بلكه اين خيار زماني ساقط ميشود كه مطالبه كردن ثمن توسط بايع از مشتري به همراه قرائني كه وجود دارد به منزله مصمم بودن بايع براي پايبند ماندن به چنين عقدي باشد. به عبارت ديگر اگر از طريق و نحوه مطالبه ثمن متوجه شويم كه او ميخواهد حتماً اين قرارداد باقي بماند تنها در اين حالت است كه ديگر خيار تاخير ثمن به او تعلق نميگيرد و در واقع ساقط ميشود. گاهي اوقات ممكن است كه مشتري براي پرداخت ثمن ضامن معرفي كند. در اين حالت تصور ميكنيم كه معرفي ضامن به منزله پرداخت ميباشد و زماني كه پرداخت صورت بگيرد بديهي است كه خيار تاخير ثمن هم ساقط ميشود. پرداخت صحيح ثمن مسبب سقوط خيار تاخير ثمننكتهاي كه حتماً بايد به آن توجه كنيم اين است كه صرف پرداخت ثمن موجب ميشود تا خيار تاخير ثمن ساقط شود. اين نكته به اين دليل حائز اهميت است كه گاهي اوقات ممكن است بايع حتي در صورتي كه تسليم ثمن از سوي مشتري انجام ميشود از قبول آن اجتناب كند. به همين خاطر بيان ميكنيم كه به محض اينكه مشتري ثمن را پرداخت حتي با وجود اجتناب بايع خيار تاخير ثمن ساقط ميشود. ممكن است اين سوال براي ما ايجاد شود كه اگر بايع از پذيرفتن ثمن تسليم شده توسط مشتري خودداري كند مشتري بايد تسليم را چگونه انجام دهد؟ در پاسخ به اين سوال بايد بيان كنيم كه در اين صورت مشتري بايد ثمن را به صندوق دادگستري بريزد. آنچه كه حتماً بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه شخصي كه ثمن به او پرداخت ميشود حتماً بايد شخصي باشد كه حق قبض و دريافت آن ثمن را داشته باشد. به عبارت ديگر اگر مشتري ثمن را به شخصي پرداخت كند كه اصلاً حق دريافت آن را ندارد مثل اين است كه اصلاً تسليمي صورت نگرفته است. مهلت اعمال خيارهمانطور كه بيان شد زماني ميتوانيم از اين خيار استفاده كنيم كه بعد از گذشت سه روز از تاريخ انعقاد عقد ثمن و مبيع تسليم نشده باشند. بايد به اين نكته توجه كنيم كه اگر تمام ثمن پرداخت شود و همچنين اگر تمام مبيع تسليم شود ديگر اين خيار موضوعيت نمييابد و يا به عبارت ديگر خيار مزبور ساقط ميشود. در مقدمه اين مقاله بيان شد كه خيار تاخير ثمن بعد از سه روز براي بايع ايجاد ميشود. اما سوالي كه ممكن است براي هر يك از ما پيش بيايد اين است كه بعد از سه روز تا چه ميزان مهلت وجود دارد تا بايع از اين خيار استفاده كند. بايد بدانيم كه قانون در اين خصوص سكوت كرده است و در اينجا اين سكوت حمل بر فوريت ميشود. يعني از زماني كه اين خيار براي بايع ايجاد ميشود يا به عبارت ديگر بعد از آن سه روز اعمال اين خيار فوريت دارد و اگر بايع قصد استفاده از اين خيار را دارد بايد فوراً از آن استفاده كند. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص خيار تاخير ثمن، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون خيار تاخير ثمن پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع » خيار تاخير ثمن ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
در اين مقاله سعي ميكنيم كه به بررسي جرايم عمدي و غير عمدي و تفاوت اين دو با يكديگر و عناصر تشكيل دهنده آنها بپردازيم و در اين راستا به قانون مجازات اسلامي استناد ميكنيم. در تعريف جرم عمد ميتوان بيان كرد كه قصد مجرمانه و سوء نيت اهميت زيادي دارد ولي در جرايم غير عمد، جرم در شرايطي محقق ميشود كه غفلت و كوتاهي رخ داده باشد. براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
جرم عمديجرائم داراي دو ركن هستند. اين دو ركن عبارتند از اراده و علم. در تعريف علم بايد بيان كرد كه شخص مرتكب بايد بداند كه رفتار يعني جرم ارتكابي در قانون چه حكمي دارد در واقع به حكم رفتار خود علم داشته باشد. اين نكته حائز اهميت است كه صرف دانستن اينكه يك رفتار جرم است كفايت ميكند و دانستن نوع و ميزان جرم لزومي ندارد چرا كه دانستن اين كه يك رفتار در قانون به عنوان جرم تعيين شده است بايد افراد را ارتكاب آن دسته از جرائم بر حذر دارد. براي تعريف ركن دوم يعني اراده بايد به اين نكته اشاره كرد كه در ارتكاب جرم به طور عمد تنها تحقق اين نكته كه فرد با اراده و اختيار خود جرم را انجام ميدهد براي تحقق جرم كفايت ميكند. ركن اراده اهميت بسزايي در جرايم عمدي دارد به دليل اينكه اگر اين اراده و اختيار در ميان نباشد جرم ارتكابي ديگر عمدي نيست. جرائم غير عمدجرائم غير عمد بر خلاف جرايم عمد با اراده و علم تحقق پيدا نميكنند بلكه دلايل تحقق جرايم غير عمد عبارتند از بياحتياطي، بيمبالاتي، عدم مهارت و عدم رعايت نظامات دولتي. منظور از بياحتياطي انجام دادن كاري است كه نبايد انجام ميگرفته و منظور از بيمبالاتي انجام ندادن كاري است كه بايد صورت ميگرفته است. منظور از عدم مهارت انجام دادن كاري است بدون اينكه انجام دادن آن كار را بلد باشيم و در آخر بايد بيان كرد كه مقصود از نظامات دولتي مقررات قانون، آيين نامه و امثالهم است. نكات۱- جرم را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد جرائم عمدي و جرائم غير عمد. ۲- اصل بر اين است كه جرم ارتكابي عمد است و غير عمد بودن يك جرم يك امر استثنا است. ۳- عنصر رواني جرايم متشكل از سوء نيت است. سوء نيت بر دو نوع است: سوء نيت عام و سوء نيت خاص. آنچه در سوء نيت عام اهميت دارد اين است كه در همه جرايم عمدي اين نوع از سوء نيت وجود دارد اما در خصوص سوء نيت خاص بايد به اين نكته اشاره كرد كه آنچه كه براي شخص مرتكب اهميت دارد بيشتر از هر چيز ديگري تحقق نتيجه است. يعني مرتكب رفتاري را تنها به قصد نتيجه انجام بدهد. ۴- آنچه كه بايد در جرايم غير عمد محرز شود تقصير است. اكراه در جرم عمديدر خصوص جرائم عمدي بيان شد كه رفتار ارتكابي بايد از روي اراده و علم باشد. در اينجا بايد مبحث اكراه را نيز مطرح كنيم به دليل اينكه اگر شخصي مورد اكراه واقع شده باشد اراده از او سلب ميشود و عنصر معنوي جرم نيز از بين ميرود. به طور مثال در خصوص شخصي كه تحت فشار اسلحه مرتكب جرم ميشود ميتوان بيان كرد كه براي تحقق اين جرم اراده و اختيار فرد از او سلب شده و به همين خاطر بحث عمد بودن اين جرم كنار ميرود. غير از قتل عمد اكراهي كه مورد پذيرش نيست و اكراه نبايد سبب قتل شود. قصد و انگيزهتفاوت قصد و انگيزه اهميت بسزايي دارد. در واقع قصد به معناي هدف بلاواسطه يا بدون واسطه و انگيزه به معناي هدف معالواسطه يعني با واسطه ميباشد. به طور مثال ميتوان بيان كرد كه هنگامي كه يك قتل صورت ميگيرد انگيزه اين قتل ممكن است انتقام جويي باشد اما قصد و هدف شليك گلوله ميباشد. بنابراين ميتوان اين نتيجه را گرفت كه در همه جرائم قصد يكسان است. اما در همين جرائم انگيزه بسيار متفاوت است و آنچه كه در تحقق يك جرم اهميت دارد قصد مجرمانه است نه انگيزه او. اين نكته داراي يك استثنا ميباشد و آن هم در زماني است كه شخصي از ارتكاب يك جمله انگيزه شرافتمندانه داشته باشد در صورت اثبات اين امر مرتكب ميتواند مشمول تخفيف مجازات بشود. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص جرايم عمدي و غير عمدي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون جرايم عمدي و غير عمدي پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : جرم عمدي و غير عمدي ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
آنچه را كه قصد داريم در اين مطلب مورد بررسي قرار دهيم بحث بيع شرط ميباشد كه از اقسام بيع به شمار ميرود و اگر بخواهيم معناي آن را به زبان ساده بيان كنيم بايد بگوييم كه بايع يعني همان فروشنده در جريان بيع شرط كالايي را به فروش ميرساند و در مقابل ثمن را از مشتري دريافت ميكند سپس شرط ميشود كه اگر در يك مدت معين تمام ثمن توسط بايع به مشتري پس داده شود بيع فسخ شود. همچنين اين امكان وجود دارد كه شرط شود كه نصف ثمن توسط بايع بازگردانده شود و معادل آن مقدار كه بازگردانده ميشود بايع اين اختيار را پيدا كند كه عقد را فسخ نمايد. در ادامه به بررسي نكات بيع شرط ميپردازيم.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
تفاوت بيع شرط با خيار شرطاگر بخواهيم ماهيت و ذات اين دو را با هم مقايسه كنيم بايد بگوييم كه تفاوتي وجود ندارد. اما با دقت متوجه ميشويم كه ميتوان دو تفاوت را براي آنها متصور شد. اولين تفاوت اين است كه خيار شرط يك خيار مشترك ميباشد و به عبارت ديگر اين خيار هم متعلق به بايع است و هم متعلق به مشتري و حتي ميتواند براي ثالث در نظر گرفته بشود. اين در حالي است كه بيع شرط تنها متعلق به بايع ميباشد. تفاوت دوم از اين قرار است كه در خصوص خيار شرط ما نميگوييم كه اعمال آن مشروط است به پرداخت ثمن و يا اينكه اعمال آن منوط است به تسليم مبيع. ولي در خصوص بيع شرط بيان ميكنيم كه تنها زماني بايع ميتواند بيع شرط را فسخ كند كه تمام ثمن و يا آن قسمت از ثمن كه شرط شده است را پرداخت كند. بنابراين براي اعمال خيار در بيع شرط شرايطي وجود دارد كه اين شرايط را در خيار شرط ملاحظه نميكنيم. تاريخچه بيع شرطموقعيتي را تصور كنيد كه در آن افرادي به پول نياز دارند و در مقابل افرادي وجود دارند كه پول مورد نياز آنها را در اختيار داشتند و ميتوانستند به آنها قرض بدهند اما اين كار را انجام نميدادند مگر اينكه افراد نيازمند به پول، ملك خود را از طريق عقد بيع كه بيع شرط نام داشت به افرادي كه صاحب پول بودند منتقل ميكردند. به اين ترتيب در ضمن بيع شرط قيد ميكردند كه در صورتي كه بايع تمام ثمن را پرداخت كرد ميتواند عقد را فسخ كند. بررسي مفهوم ربا در بيع شرطهمانطور كه ميدانيد در شرع ربا حرام است همچنين در قانون براي شخصي كه ربا ميدهد و شخصي كه ربا دريافت ميكند مجازات تعيين شده است. به همين دليل در تدوين قانون به اين موضوع توجه شد و بيان شد كه مالكيتي براي مشتري در جريان بيع شرط ايجاد نميشود و تنها مال به صورت يك رهن در نظر گرفته ميشود. اما بعد از مدتي اين قانون هم كنار رفت و بيع شرط ايجاد مالكيت نمود. ممكن است تصور كنيد كه در اينجا يك حيله قانوني اتفاق ميافتد. بايد بيان كنيم كه حيله دو نوع دارد و آنچه كه در اينجا محقق ميشود در واقع انطباق يك عمل با قانون ميباشد. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص بيع شرط، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون بيع شرط پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد. منبع « بيع شرط ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
يكي از مقرراتي كه رعايت كردن آن بسيار مهم و در سرنوشت پرونده حقوقي تاثيرگذار است بحث مواعد است. موعد قانوني در واقع بازه زماني مشخصي است كه در طي آن بايد يك عمل معين انجام شود كه اگر رعايت نشود قطعا تاثير مخربي بر روي پرونده خواهد داشت و چه بسا يك صاحب حق را از گرفتن حقش محروم كند. در اين مقاله به اين موضوع پرداختهايم.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
موعد يا مواعد قانونيمنظور از موعد، مدت زماني است كه براي اقدامي قضايي به اصحاب دعوا يا ساير اشخاص مرتبط با دعوا، مانند كارشناس داده ميشود. مواعد به قانوني و قضايي تقسيم ميشوند: ۱- مواعد قانوني: در اين مواعد، ميزان موعد در قانون مشخص شده يعني مخاطب، مدت مشخصي از تاريخ ابلاغ اخطاريه، فرصت دارد تا اقدام خاصي را انجام دهد. ۲- مواعد قضايي: در اين مواعد، ميزان موعد بسته به نظر قاضي است. مواعد قضايي به يكي از دو صورت ذيل تعيين ميشود: الف) قاضي مدت مشخصي را از تاريخ ابلاغ اخطاريه، تعيين ميكند تا اقدامي در آن مهلت مشخص انجام شود. ب) قاضي تاريخ مشخصي را به عنوان تاريخ انقضاي موعد ذكر ميكند.
احكام مواعد۱- در مواعد قانوني و مواعد قضايي، روز ابلاغ و روز اقدام جزو موعد محاسبه نميشود. ۲- در مواعد قضايي، موعد در همان روز تعيين شده تمام ميشود مگر آنكه آن روز تعطيل رسمي باشد كه در اين صورت، آخرين روز موعد، روز بعد از تعطيلي خواهد بود. ۳- تعطيلات نيز جزو موعد محاسبه ميشود. ۴- از حيث مواعد، ماه ۳۰ روز و سال ۱۲ ماه است (۳۶۵ روز) محاسبه ميگردد.
مواعد قانوني نسبت به اشخاص مقيم خارج از كشور۱- مواعد قانوني كمتر از ۲ ماه نسبت به اشخاص مقيم خارج از كشور، به دو ماه افزايش مييابد چه ايشان خواهان دعوا باشند و چه خوانده دعوا باشند. ۲- اين افزايش ناظر به مواعد قانوني است و مواعد قضايي در هر صورت بسته به نظر قاضي است. ۳- اگر شخصي كه مقيم خارج از كشور است در ايران نماينده داشته باشد با توجه به اينكه اوراق به نماينده او ابلاغ ميشود، مواعد قانوني به ۲ ماه افزايش نمييابد. ۴- اگر شخصي كه مقيم خارج از كشور است داراي وكيلي در داخل كشور باشد در اينصورت نسبت به ابلاغهايي كه خطاب به وكيل صورت ميگيرد مواعد قانوني به نحو عادي محاسبه ميشود اما نسبت به ابلاغهايي كه خطاب به موكل صورت ميگيرد، مواعد قانوني به ۲ ماه افزايش مييابد. ۵- عكس قاعده فوق نيز جاري است يعني اگر موكل مقيم داخل و وكيل او مقيم خارج باشد، نسبت به ابلاغهايي كه به وكيل صورت ميگيرد مواعد قانوني به دو ماه افزايش مييابد اما نسبت به ابلاغهايي كه به موكل انجام ميشود مواعد قانوني به همان نحوي كه بود محاسبه ميشود. ۶- اگر برخي از خواندگان، مقيم ايران و برخي ديگر مقيم خارج از كشور باشند چون مواعد قانوني نسبت به مقيمان خارج از كشور به ۲ ماه افزايش مييابد، مواعد قانوني نسبت به مقيمان داخل نيز به دو ماه افزايش مييابد. ۷- قاعده مقرر در بند فوق در خصوص خواهانها جاري نيست. يعني اگر برخي از خواهان مقيم داخل و برخي مقيم خارج باشند مواعد نسبت به مقيمين داخل افزايش نمييابد.
تجديد موعد قانوني۱- تجديد مواعد قضايي: الف) براي يكبار: بدون اينكه نياز به دليل خاصي داشته باشد، در صورت صلاحديد قاضي مجاز است. ب) براي بيش از يكبار: اگر متقاضي اثبات كند با مانع قهري مواجه شده است يا در اعلام موعد سهو و خطايي روي داده باشد امكانپذير است. ۲- تجديد مواعد قانوني: در تمام مواردي كه مهلت قانوني تجديد ميشود مهلت جديد نبايد از مهلت قانوني بيشتر باشد. يعني در صورت تمديد موعد، مهلت جديد ممكن است كمتر يا مساوي با مهلت قانوني باشد. در خصوص موجبات تجديد موعد، بايد بين شكايت از راي با ساير مواعد قانوني قائل به تفصيل شويم بدين نحو كه: تجديد مواعد شكايت از راي فقط در صورت وجود و اثبات معاذير ۴ گانه قانوني مذكور در ماده ۳۰۶ آيين دادرسي مدني ممكن است. تجديد ساير مواعد قانون هم در صورت وجود معاذير ۴ گانه مذكور در ماده ۳۰۶ مجاز است و هم در صورتي كه در اعلام موعد سهو يا خطايي شده باشد مجاز است. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مواعد قانوني و قضايي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مواعد قانوني و قضايي پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : موعد قانوني ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
يكي از مقرراتي كه رعايت كردن آن بسيار مهم و در سرنوشت پرونده حقوقي تاثيرگذار است بحث مواعد است. موعد قانوني در واقع بازه زماني مشخصي است كه در طي آن بايد يك عمل معين انجام شود كه اگر رعايت نشود قطعا تاثير مخربي بر روي پرونده خواهد داشت و چه بسا يك صاحب حق را از گرفتن حقش محروم كند. در اين مقاله به اين موضوع پرداختهايم.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
موعد يا مواعد قانونيمنظور از موعد، مدت زماني است كه براي اقدامي قضايي به اصحاب دعوا يا ساير اشخاص مرتبط با دعوا، مانند كارشناس داده ميشود. مواعد به قانوني و قضايي تقسيم ميشوند: ۱- مواعد قانوني: در اين مواعد، ميزان موعد در قانون مشخص شده يعني مخاطب، مدت مشخصي از تاريخ ابلاغ اخطاريه، فرصت دارد تا اقدام خاصي را انجام دهد. ۲- مواعد قضايي: در اين مواعد، ميزان موعد بسته به نظر قاضي است. مواعد قضايي به يكي از دو صورت ذيل تعيين ميشود: الف) قاضي مدت مشخصي را از تاريخ ابلاغ اخطاريه، تعيين ميكند تا اقدامي در آن مهلت مشخص انجام شود. ب) قاضي تاريخ مشخصي را به عنوان تاريخ انقضاي موعد ذكر ميكند.
احكام مواعد۱- در مواعد قانوني و مواعد قضايي، روز ابلاغ و روز اقدام جزو موعد محاسبه نميشود. ۲- در مواعد قضايي، موعد در همان روز تعيين شده تمام ميشود مگر آنكه آن روز تعطيل رسمي باشد كه در اين صورت، آخرين روز موعد، روز بعد از تعطيلي خواهد بود. ۳- تعطيلات نيز جزو موعد محاسبه ميشود. ۴- از حيث مواعد، ماه ۳۰ روز و سال ۱۲ ماه است (۳۶۵ روز) محاسبه ميگردد.
مواعد قانوني نسبت به اشخاص مقيم خارج از كشور۱- مواعد قانوني كمتر از ۲ ماه نسبت به اشخاص مقيم خارج از كشور، به دو ماه افزايش مييابد چه ايشان خواهان دعوا باشند و چه خوانده دعوا باشند. ۲- اين افزايش ناظر به مواعد قانوني است و مواعد قضايي در هر صورت بسته به نظر قاضي است. ۳- اگر شخصي كه مقيم خارج از كشور است در ايران نماينده داشته باشد با توجه به اينكه اوراق به نماينده او ابلاغ ميشود، مواعد قانوني به ۲ ماه افزايش نمييابد. ۴- اگر شخصي كه مقيم خارج از كشور است داراي وكيلي در داخل كشور باشد در اينصورت نسبت به ابلاغهايي كه خطاب به وكيل صورت ميگيرد مواعد قانوني به نحو عادي محاسبه ميشود اما نسبت به ابلاغهايي كه خطاب به موكل صورت ميگيرد، مواعد قانوني به ۲ ماه افزايش مييابد. ۵- عكس قاعده فوق نيز جاري است يعني اگر موكل مقيم داخل و وكيل او مقيم خارج باشد، نسبت به ابلاغهايي كه به وكيل صورت ميگيرد مواعد قانوني به دو ماه افزايش مييابد اما نسبت به ابلاغهايي كه به موكل انجام ميشود مواعد قانوني به همان نحوي كه بود محاسبه ميشود. ۶- اگر برخي از خواندگان، مقيم ايران و برخي ديگر مقيم خارج از كشور باشند چون مواعد قانوني نسبت به مقيمان خارج از كشور به ۲ ماه افزايش مييابد، مواعد قانوني نسبت به مقيمان داخل نيز به دو ماه افزايش مييابد. ۷- قاعده مقرر در بند فوق در خصوص خواهانها جاري نيست. يعني اگر برخي از خواهان مقيم داخل و برخي مقيم خارج باشند مواعد نسبت به مقيمين داخل افزايش نمييابد.
تجديد موعد قانوني۱- تجديد مواعد قضايي: الف) براي يكبار: بدون اينكه نياز به دليل خاصي داشته باشد، در صورت صلاحديد قاضي مجاز است. ب) براي بيش از يكبار: اگر متقاضي اثبات كند با مانع قهري مواجه شده است يا در اعلام موعد سهو و خطايي روي داده باشد امكانپذير است. ۲- تجديد مواعد قانوني: در تمام مواردي كه مهلت قانوني تجديد ميشود مهلت جديد نبايد از مهلت قانوني بيشتر باشد. يعني در صورت تمديد موعد، مهلت جديد ممكن است كمتر يا مساوي با مهلت قانوني باشد. در خصوص موجبات تجديد موعد، بايد بين شكايت از راي با ساير مواعد قانوني قائل به تفصيل شويم بدين نحو كه: تجديد مواعد شكايت از راي فقط در صورت وجود و اثبات معاذير ۴ گانه قانوني مذكور در ماده ۳۰۶ آيين دادرسي مدني ممكن است. تجديد ساير مواعد قانون هم در صورت وجود معاذير ۴ گانه مذكور در ماده ۳۰۶ مجاز است و هم در صورتي كه در اعلام موعد سهو يا خطايي شده باشد مجاز است. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مواعد قانوني و قضايي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مواعد قانوني و قضايي پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : موعد قانوني ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
گاهي پيش آمده است كه معاملهاي را انجام دادهايد و بدون اينكه اطلاع داشته باشيد بيشتر از آن چيزي كه بايد بهاي آن كالا را پرداخت نمودهايد و به شما ضرر و زيان وارد شدهاست. شايد به دلايل مختلف مثلا گذشتن زمان طولاني از معامله و يا… پيش خود فكر كنيد كه ديگر امكان جبران ضرر شما وجود نخواهد داشت اما قانونگذار در اين مورد قانون خاصي تصويب نموده و تحت عنوان خيار غبن به اين مساله پرداخته است. زماني از اين خيار استفاده ميشود كه شخص ناآگاه هنگام معامله قيمتي بيشتر از آنچه كه قيمت واقعي مورد معامله است پرداخت كرده است يا كالايي را به ارزش بسيار كمتر از ارزش واقعي فروخته و متحمل ضرر گشته است. در اين مقاله به اين نوع خيار پرداختهايم.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد. براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :
تعريف خيار غبن و اركان آن اگر فروشندهاي كالايش را نادانسته به قيمت كمتر از قيمت واقعي آن كالا در بازار بفروشد يا خريداري نادانسته كالايي را به قيمت بيشتر از آنچه كه در بازار معامله ميشود بخرد در چنين حالتي اين دو فرد متحمل ضرر مالي و در اصطلاح حقوقي مغبون گشتهاند. براي بر هم زدن چنين معاملهاي خيار غبن پيشبيني شده است. با توجه به اين تعريف اركان تحقق غبن عبارتند از: الف) خيار غبن در عقود معوضي موضوعيت دارد. ب) دو عوض به قدري نامتعادلند كه ارزش اقتصادي اين دو در برابر هم شديدا بهم خورده است. ج) وجود عدم تعادل در زمان داد و ستد. د) آگاه نبودن طرف زيان ديده از ميزان ارزشهاي واقعي.
فوري بودن خيار غبنخيار غبن فوري ميباشد يعني به محض اطلاع از عدم تعادل ارزش دو كالا بايد اعمال گردد. مهلت كوتاهي كه در ديد عرف ( فوري) است بعد از علم به غبن آغاز ميشود، پس تا وقتي كه مغبون از وضع خويش آگاهي ندارد مهلت اجراي خيار آغاز نميشود. بايد توجه داشت كه ناآگاهي از وجود خيار و فوري بودن آن نيز در حكم جهل به غبن است با اين تفاوت كه چون همه آگاه از قانون فرض ميشوند لذا اثبات جهل به قانون با مغبون است. همچنين آنچه بايد بعد از علم به غبن بيدرنگ صورت گيرد، اعلام فسخ عقد است نه تصميم دروني به فسخ عقد. پس اگر مغبون اعلان تصميم خود را به منظور خاصي به تاخير اندازد، حق فسخ او ساقط ميشود.
اثر غبناثر غبن در قرارداد، ايجاد حق فسخ براي مغبون است. اين حق كه خيار غبن ناميده ميشود به مغبون اختيار ميدهد كه عقد را منحل سازد. اثر فسخ معطوف به آينده ميباشد. در نتيجه مغبون و طرف او تا تاريخ فسخ، مالك مالي هستند كه به موجب قرارداد به دست آوردهاند و پس از آن هر يك از دو عوض به مالك اصلي خود باز ميگردد، منافع دو عوض نيز همراه با اصل ملك منتقل ميشود.
جبران ضرر مغبون قبل از اعمال خياربراي اينكه مغبون بتواند عقد را فسخ كند بايد: اولا ضرر در زمان عقد حادث شود. ثانيا ضرر تا زمان فسخ موجود باشد زيرا ضرر جبران شده نميتواند مبناي ايجاد خيار شود و التزام به عقد را از بين ببرد.
جبران ضرر مغبون از دوراه امكانپذير است۱- تغيير بهاي كالاهاي مبادله شده به گونهاي كه تعادل مطلوب را برقرار سازد: مثلا سكه طلايي كه صدهزار ريال ارزش دارد به صد و پنجاه هزار ريال فروخته شود. در اينجا خريدار مغبون است و نابرابري فاحش بين دو عوض احساس ميشود ولي قبل از اعمال خيار ناگهاني بهاي سكه طلا بالا ميرود و به دويست هزار ريال ميرسد بدين ترتيب معامله ضرري، به معامله سودآور تبديل ميشود. ۲- طرف قرارداد يا ثالث تفاوت بها را ميپردازد: در همان مثال بالا فروشنده پنجاه هزار ريال بهاي اضافي را به خريدار ميدهد و ضرر او را جبران ميكند. منتهي طبق قانون اگر كسي طرف خود را مغبون كرده باشد، اگر تفاوت قيمت را بدهد خيار غبن ساقط نميشود مگر اينكه مغبون به اخذ تفاوت قيمت راضي گردد. اسقاط خيار غبناگر در معامله قيد گردد كه خيار غبن افحش ولو فاحش اسقاط گرديد خيار غبن از بين ميرود و مغبون حق فسخ معامله به علت غبن را از دست خواهد داد. براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص خيار غبن، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون خيار غبن پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد. منبع : خيار غبن ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ][ ۴۳ ][ ۴۴ ][ ۴۵ ][ ۴۶ ][ ۴۷ ][ ۴۸ ][ ۴۹ ][ ۵۰ ][ ۵۱ ][ ۵۲ ][ ۵۳ ][ ۵۴ ][ ۵۵ ][ ۵۶ ][ ۵۷ ][ ۵۸ ][ ۵۹ ][ ۶۰ ][ ۶۱ ][ ۶۲ ][ ۶۳ ][ ۶۴ ][ ۶۵ ][ ۶۶ ][ ۶۷ ][ ۶۸ ][ ۶۹ ][ ۷۰ ][ ۷۱ ][ ۷۲ ][ ۷۳ ][ ۷۴ ][ ۷۵ ][ ۷۶ ][ ۷۷ ][ ۷۸ ][ ۷۹ ][ ۸۰ ][ ۸۱ ][ ۸۲ ][ ۸۳ ][ ۸۴ ][ ۸۵ ][ ۸۶ ][ ۸۷ ][ ۸۸ ][ ۸۹ ][ ۹۰ ]
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |