وقتي كانون خانواده از هم پاشيده مي‌شود اين فرزندان هستند كه آسيب اصلي را مي‌بينند. براي جلوگيري از آسيب‌هاي بيشتر بايد بعد از جدايي يك سرپرست مناسب كه شايستگي و شرايط لازم نگهداري از فرزندان را دارد انتخاب شود. اگر زوجين نتوانند بر سر اين موضوع توافق كنند، قانون در اين باره تصميم مي‌گيرد. قانون معيارهاي مختلفي را در نظر مي‌گيرد سپس بهترين سرپرست را براي فرزندان انتخاب مي‌كند. اما ممكن است والدي كه حضانت را بر عهده مي‌گيرد استحقاق نگهداري از كودك را نداشته باشد. در اين مقاله به بررسي موانع حضانت مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

موانع حضانت

موانع اجراي حق حضانت

موانع حضانت

از منظر قانوني مواردي وجود دارد كه هر يك از طرفين اگر اين موانع را داشته باشند نمي‌توانند حضانت فرزند را به عهده بگيرند. در ماده 1157 قانون مدني به وضوح گفته شده است فرزند را از شخصي كه حضانت با اوست نمي‌توان گرفت مگر به علتي قانوني. در صورت عدم صلاحيت سرپرست، دادگاه حضانت را از او مي‌گيرد و به فردي كه شرايط لازم را دارد مي‌دهد. گاهي شخص از همان ابتدا شرايط لازم براي حضانت را ندارد و گاهي هم بعد از اينكه حضانت فرزند به فرد داده شد بعد از گذشت زمان فرد صلاحيت خود را براي حضانت از دست مي‌دهد.

مصاديق موانع حضانت والدين

از منظر قانوني هر زمان كه تخشيص داده شود كه سلامت جسمي و رواني كودك به خطر افتاده است حضانت از شخص گرفته مي‌شود.

برخي از موانع حضانت مشترك بين والدين است از جمله:

1/ انحطاط اخلاقي: در ادامه و ذيل تيتري جداگانه به انحطاط اخلاقي مي‌پردازيم.

 2/ جنون: اگر چه در ماده 1170 قانون مدني فقط به جنون مادر اشاره شده است اما كاملا واضح است كه جنون از موانع اهليت است. در نتيجه فرد مجنون صلاحيت حضانت كودك را ندارد.

3/ كفر والدين: در قانون مدني به وضوح گفته نشده است كه به سبب كفر حضانت از فرد سلب مي‌شود اما با توجه به ماده 1192 قانون مدني و اصل 167 قانون اساسي به طور غير مستقيم مي‌توان نتيجه گرفت شخصي كه مسلمان نيست نمي‌تواند حضانت كودك مسلمان را به عهده بگيرد. در نتيجه وقتي كه فرزند مسلمان است كفر والدين از موانع حضانت محسوب مي‌شود.

انحطاط اخلاقي

در ماده 1173 قانون مدني گفته شده است در صورتي كه هر يك از والدين به دليل انحطاط اخلاقي يا عدم مراقبت از فرزند، سلامت جسماني و يا تربيت اخلاقي فرزند را به خطر بياندازند صلاحيت داشتن حضانت او را ندارند. در اين ماده به مصاديق انحطاط اخلاقي اشاره شده است از جمله موارد زير:

1) اعتياد سرپرست. چنانچه مراقب طفل معتاد به مواد مخدر يا الكل يا قمار باشد. 

2) شهرت داشتن سرپرست به فساد اخلاقي. به طور مثال زماني كه مادر يا پدر روابط آزاد و غير شرعي با جنس مخالف دارند حق حضانت از آن‌ها گرفته مي‌شود.

3) بيماري رواني به تشخيص پزشكي قانوني. هر گاه والدين به بيماري رواني يا جنون دچار باشند به دليل اينكه اهليت خود را از دست مي‌دهند حضانت از آن‌ها گرفته مي‌شود. قطعا زماني كه پزشكي قانوني براي هر يك از والدين گواهي عدم سلامت رواني صادر كند ديگر حق حضانت به فرد تعلق نمي‌گيرد.

4) سوء استفاده كردن از كودك براي امور غير اخلاقي و يا اجبار كودك به انجام شغل‌هاي غير قانوني مانند تكدي گري، قاچاق و فساد و فحشا. حتي اگر خود والدين مشغول امور غير قانوني و غير اخلاقي نباشند اما همين كه كودك را مجبور به چنين كارهايي كنند براي سلب حضانت از ايشان كافي است.

5) تكرار ضرب و جرح غير متعارف. اگرچه در ماده 1179 قانون اين اجازه به والدين داده شده است كه براي تربيت كودك او را تنبيه كنند اما هرگز حق ندارند تا به بهانه تربيت كودك از حد متعارف خارج شوند و سلامتي كودك را به خطر بيندازند. اگر دادگاه تشخيص دهد كه تنبيه كودك بيش از حد بوده و  طبق نظر پزشكي قانوني به سلامت جسمي كودك آسيب وارد شده است مي‌تواند حضانت را از فرد بگيرد.

موانع حضانت مادر

اين مانع حضانت مختص مادر است. در ماده 1170 قانون مدني گفته شده است كه اگر مادر مجددا ازدواج كند حضانت از او گرفته مي‌شود. البته در صورتي كه پدر اجازه بدهد بعد از ازدواج هنوز مادر مي‌تواند حضانت فرزند را بر عهده داشته باشد. اما اگر پدر اجازه ندهد يا ازدواج مجدد سبب آسيب به فرزند شود به طور مثال ناپدري كودك او را كتك بزند حضانت از مادر گرفته مي‌شود.

به غير از مواردي كه در قانون به طور خاص به آن اشاره شده است هر گاه براي دادگاه محرز شود كه به نحوي سلامت جسمي و رواني كودك در خطر است حضانت از شخصي كه فاقد شرايط است گرفته مي‌شود. به طور مثال در صورتي كه والدين كار غير قانوني انجام دهند و به دليل ارتكاب جرم محكوم به حبس يا مجازاتي شوند كه سبب آسيب به فرزند مي‌شود.

مراحل سلب حضانت فرزند

در ابتداي امر طرف مدعي بايد با مراجعه به دفاتر خدمات قضايي دادخواستي مبني بر عدم صلاحيت حضانت فرزند تنظيم كند. خواهان در ضمن دادخواست مدارك خود را بايد ارائه دهد. سپس با تعيين شعبه، اين موضوع در دادگاه خانواده بررسي مي‌شود. شخص مدعي دلايل خود را مبني بر عدم صلاحيت ارائه مي‌دهد. در صورتي كه مستندات كافي باشد حضانت از فرد گرفته مي‌شود و به شخص صالح داده مي‌شود. اين راي قابل اعتراض است.

دعواي سلب حضانت

دعواي عدم صلاحيت براي حضانت فرزند از سوي يكي از والدين عليه والدي كه شرايط حضانت فرزند را ندارد اقامه مي‌شود. در اين صورت طرفي كه مدعي عدم صلاحيت طرف مقابل است بايد ادعاي خود را اثبات كند و صرف ادعا كردن كافي نيست. او بايد ثابت كند كه از نظر قانوني براي ادامه حضانت فرد مقابل موانعي وجود دارد. مدعي براي اثبات عدم استحقاق طرف ديگر مي‌تواند از نظر كارشناس، شهود و ساير ادله استفاده نمايد. به طور مثال در خصوص ضرب و جرح مي‌تواند از نظر پزشكي قانوني استفاده كند. در اين صورت كودك براي معاينه با دستور دادگاه به پزشكي قانوني مراجعه مي‌كند.

اگر يكي از والدين دچار فساد اخلاقي است مدعي مي‌تواند از شهود براي شهادت دادن به فساد طرف مقابل يا جمع كردن استشهاديه محلي استفاده كند. حتي اگر دادگاه لازم بداند از نيروي انتظامي و مددكاران اجتماعي براي انجام دادن تحقيقات محلي راجع به وضعيت كودك و سرپرست كمك مي‌گيرد.

سوالات متداول

آيا ازدواج مجدد مادر مانع حضانت است ؟

بله ازدواج مجدد سبب سلب حضانت از مادر مي‌شود اما در برخي از موارد باز هم مادر مي‌تواند حضانت فرزند را داشته باشد.

مرجع صالح براي رسيدگي به دعواي موانع حضانت كجاست ؟

دادگاه خانواده به دعوا رسيدگي مي‌كند. بعد از ارائه دادخواست شعبه دادگاهي كه بايد به آن رجوع كنيد به شما اطلاع داده مي‌شود.

چگونه بايد وجود موانع حضانت فرزند را اثبات كرد ؟

از طريق نظر كارشناس، شاهد و هر ادله ديگري كه قابليت استناد در دادگاه را داشته باشد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص موانع حضانت، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون موانع حضانت پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : موانع حضانت

يكي از اهداف ازدواج دائم، دوام زندگي مشترك زوجين و پايداري آن است اما گاهي در زندگي مشترك شرايطي پديد مي‌آيد كه ادامه زندگي مشترك را سخت و راهي جز برهم زدن و منحل كردن ازدواج باقي نمي‌گذارد. براي منحل كردن و از بين بردن نكاح راه حل‌هايي در قانون مدني آمده است مانند طلاق، فسخ نكاح، بذل مدت و… كه در اين مقاله به توضيح تفاوت طلاق با فسخ نكاح و همچنين بررسي موشكافانه شباهت‌ها و وجه تمايز اين دو مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

تفاوت فسخ نكاح با طلاق

آثار فسخ نكاح و طلاق

فسخ نكاح يا طلاق

تعريف فسخ نكاح و طلاق | تفاوت فسخ نكاح با طلاق

طلاق و فسخ نكاح مطابق ماده ۱۱۲۰ ق.م دو راه متفاوت منحل كردن نكاح و از بين بردن آثار آن هستند كه طلاق به درخواست زن، مرد و يا به صورت توافقي انجام مي‌گيرد. سه نوع طلاق وجود دارند كه عبارتند از: طلاق رجعي، طلاق بائن و طلاق خلع و مبارات.

فسخ نكاح روش ديگري براي منحل كردن نكاح به شمار مي‌رود كه به صورت يك طرفه و تنها با ارده يكي از طرفين قابل انجام است و بر اثر وجود دلايلي مانند عيوب، تدليس و تخلف از شرط صفت صورت مي‌گيرد. فسخ نكاح محدود به موارد مذكور در قانون است و ما در مقاله‌اي جداگانه به موارد فسخ نكاح پرداخته‌ايم.

تفاوت فسخ نكاح با طلاق

۱- طلاق عمل حقوقي تشريفاتي به شمار مي‌رود و انجام آن به آداب و مراحل خاصي مانند خواندن صيغه طلاق، حضور دو شاهد عادل و… نياز دارد؛ در حاليكه فسخ نكاح تنها با اراده صاحب حق فسخ، به طور يك طرفه و بدون نياز به تشريفات خاصي انجام پذير است.

۲- براي طلاق، فرد متقاضي به اجازه و حكم دادگاه نياز دارد و قاضي دادگاه براي داوري و اصلاح زوجين تلاش و تا حد امكان از بروز اين واقعه جلوگيري مي‌كند؛ اما فسخ نكاح بدون نياز به مجوز از سوي دادگاه و دخالت قاضي انجام مي‌گيرد.

۳- با اينكه مدت عده طلاق و فسخ نكاح يكسان است اما در طلاق رجعي، زوج مي‌تواند در زمان عده به نكاح برگردد اما فسخ نكاح اين اجازه را به مرد نمي‌دهد و برگشت او به ازدواج نيازمند بسته شدن مجدد عقد نكاح خواهد بود.

۴- وجود شرايطي خاص در زوجه، مانند به سر بردن در ايام عادت ماهانه، طلاق را به عقب مي‌اندازد و طلاق در اين ايام صحيح نيست؛ در صورتي كه وجود اين شرايط در فسخ نكاح ممنوعيت ايجاد نمي‌كنند.

۵- طلاق مخصوص ازدواج دائم است، ‌اما فسخ نكاح هم براي ازدواج دائم و هم منقطع كاربرد دارد.

شباهت‌هاي طلاق و فسخ نكاح

۱- هر دو از عوامل بر هم زدن و منحل كردن نكاح به شمار مي‌روند و آثار نكاح را از بين مي‌برند.

۲- يكسان بودن مدت زمان عده در طلاق و فسخ نكاح.

۳- يكسان بودن مهريه و احكام آن در طلاق و فسخ نكاح.

سوالات متداول

آيا در فسخ نكاح مهريه به زوجه تعلق مي‌گيرد ؟

بله، احكام مهريه در فسخ نكاح همانند طلاق است و مهريه بايد پرداخت شود.

آيا مي‌توانم در زمان عده فسخ نكاح به خانواده و زندگي مشترك خود برگردم ؟

خير،‌ تا پايان يافتن مدت عده حق بازگشت به نكاح را نداريد و بعد از پايان اين زمان، بايد مجددا عقد نكاح ميان شما و همسرتان بسته شود.

شما مي‌توانيد جهت حل پرونده‌هاي حقوقي خود، دريافت مشاوره حقوقي تلفني و كسب اطلاعات حقوقي از كارشناسان و مشاوران مركز حقوقي وكيل دات كام كمك بگيريد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص تفاوت فسخ نكاح با طلاق، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون تفاوت فسخ نكاح با طلاق پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : تفاوت فسخ نكاح با طلاق

هدف از ازدواج و تشكيل خانواده رسيدن به پايداري و ثبات است كه اين امر آثار حقوقي مهمي را در زندگي زوجين ايجاد مي‌كند. بر اساس قانون مدني پس از عقد نكاح حقوق و تكاليفي براي زوجين ايجاد مي‌شود كه با ثبت ازدواج مسلم و قطعي مي‌شود. موارد درج شده در سند ازدواج با ثبت آن اعتبار مي‌يابد و از بروز اختلافات جلوگيري مي‌كند و اثبات حقوق زوجين را سهولت مي‌بخشد. ثبت ازدواج در دفاتر رسمي ثبت طلاق و ازدواج صورت مي‌گيرد و حضور زن و مرد براي ثبت آن الزامي است. در اين مقاله به الزامي بودن ثبت عقد نكاح دائم و همچنين مدارك لازم براي ثبت نكاح دائم و موقت مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

ثبت ازدواج دائم و موقت

مدارك لازم براي ثبت ازدواج دائم و موقت

مدارك لازم ثبت ازدواج دائم

ثبت ازدواج دائم و موقت

ثبت ازدواج دائم الزاميست همانطور كه در ماده ۱۱۲۰ ق.م چنين بيان شده است كه ثبت ازدواج دائم براي حفظ بنيان و كيان خانواده الزامي است و اگر مردي اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت رسمي آن كند، به مجازات حبس تعزيري تا يك سال محكوم مي‌گردد. همچنين در قانون حمايت از خانواده آمده است كه مردي كه ازدواج دائم را ثبت نكند، علاوه بر اجبار او به ثبت واقعه به صورت رسمي، به جزاي نقدي درجه پنج يا حبس تعزيري درجه هفت نيز محكوم مي‌گردد.

همانطور كه در بالا اشاره شد قانونگذار تنها ثبت ازدواج دائمي را الزامي دانسته است و براي عدم ثبت آن مجازات در نظر گرفته است. بنابراين ثبت ازدواج موقت لزومي ندارد و تنها خواندن صيغه محرميت و ايجاب و قبول طرفين براي بسته شدن اين عقد كافي است. اما گاهي زن و مردي كه قصد ازدواج موقت دارند بنا به دلايلي چون مطمئن شدن از صحت ازدواج، پيشگيري از بروز اختلافات ناشي از عدم ثبت نكاح و همچنين آسان‌تر شدن اثبات حقوق زوجين تصميم مي‌گيرند كه ازدواجشان را در دفاتر رسمي ازدواج و طلاق ثبت كنند. البته بايد توجه داشت ازدواج موقت در شاسنامه ثبت نمي‌گردد.

براي ثبت ازدواج دائم و موقت، علاوه بر حضور زن و مرد و شاهدان آن‌ها در محضر، به يك سري مدارك نيز نياز است كه در ادامه آن‌ها را نام مي‌بريم.

مدارك مورد نياز براي ثبت ازدواج دائم

ثبت ازدواج دائم الزامي است و وجود افراد و مدارك زير براي ثبت آن در دفاتر رسمي ثبت ازدواج و طلاق نياز است:

۱- شناسنامه عكس دار و كپي از صفحات اول و دوم آن‌ها.

۲- كارت ملي زوجين و كپي آن‌ها.

۳- جواب آزمايش ازدواجي كه از صدور آن بيش از يك ماه نگذشته باشد.

آزمايش ازدواج براي اطمينان يافتن از سلامتي طرفين است و مواردي مانند آزمايش تالاسمي، هموفيلي، اعتياد و بيماري‌هاي مقاربتي، واكسن كزاز و… را در بر مي‌گيرد.

۴- حضور پدر و جد پدري و يا وكيل آنان، همچنين شناسنامه و كارت ملي آنان در صورتي كه زن دوشيزه باشد الزامي است. اگر پدر زوجه فوت كرده باشد گواهي فوت او و حضور جد پدري يا وكيل او لازم است.

۵- طلاق نامه و يا گوهي فوت شوهر در صورتي كه زن دوشيزه نباشد. در اين صورت حضور پدر و جد پدري و رضايت آنان نياز نيست.

۶- حضور سه شاهد عاقل و بالغ جهت امضاي سند ازدواج.

مدارك لازم براي ثبت ازدواج موقت

ثبت ازدواج موقت الزامي نيست اما در صورت تصميم گيري زوجين مبني بر ثبت آن در دفاتر رسمي ثبت ازدواج يا همچنين در موارد الزامي ثبت نكاح موقت وجود مدارك زير نياز است:

۱- شناسنامه عكس دار و كپي از صفحات اول و دوم آن‌ها.

۲- كارت ملي و كپي آن‌ها.

۳- در صورت دوشيزه بودن زن به حضور پدر يا جد پدري يا وكيل آن‌ها همراه شناسنامه يا كارت ملي آن‌ها نياز است و در صورت فوت پدر زوجه گواهي فوت ايشان بايد آورده شود.

۴- در صورت باكره نبودن زوجه نيازي به حضور پدر و جد پدري و همچنين رضايت آن‌ها نيست.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مدارك لازم براي ثبت ازدواج دائم و موقت، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مدارك لازم براي ثبت ازدواج دائم و موقت پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : ثبت ازدواج دائم و موقت

ازدواج و برقراري پيوند نكاح ميان زن و مرد از اهداف خلقت و يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي افراد است. هدف از ازدواج به آرامش رسيدن زن و مرد و رشد و شكوفايي آنان در قالب خانواده است. با وجود تبليغ و تاكيد فراوان درباره ازدواج و تشكيل خانواده، قانون و شرع عقد نكاح و ازدواج را در شرايط خاصي يا با برخي افراد خاص ممنوع دانسته‌اند كه ما آن‌ها را تحت عنوان موانع نكاح مي‌شناسيم. حال مي‌خواهيم بدانيم اين موانع چيست و تحت چه شرايطي ايجاد مي‌شود.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد : 

موانع نكاح

موانع دائمي حقوقي و فقهي ازدواج

موانع موقت حقوقي و فقهي ازدواج

موانع ازدواج

موانع نكاح

منظور از موانع نكاح مواردي هستند كه در صورت موجود بودن مانع از بسته شدن صحيح عقد نكاح مي‌شوند كه عبارتند از:

1. قرابت | موانع نكاح

قرابت و خويشاوندي در مواردي كه قانون اشاره كرده است: قرابت به معناي رابطه خويشاوندي به صورت نسبي، سببي و رضايي است كه در موارد خاص زير مانع بسته شدن عقد نكاح مي‌گردند.

الف) قرابت نسبي

هم خوني و داشتن جد مشترك، موجد اين نوع قرابت است كه مطابق ماده ۱۰۴۵ ق.م ازدواج با اين اقارب ولو نسبت حاصل شبهه و زنا باشد منع شده است:

۱- ازدواج با پدر، مادر و اجداد آن‌ها مانند پدربزرگ، مادربزرگ و… تا هر قدر كه بالا رود.

۲- ازدواج با فرزندان و فرزندان آن‌ها تا هر قدر كه نسل پائين رود.

۳- نكاح با برادر، خواهر و فرزندان ايشان هر چقدر كه نسل ادامه يابد و زاد و ولد صورت گيرد.

۴- ازدواج با عمه و خاله خود و والدين.

ب) قرابت رضاعي

اين نوع قرابت در اثر نوشيدن شير زني غير از مادر خود، با آن زن و بستگان او ايجاد مي‌شود كه به آن قرابت شيري نيز گويند و از حيث ممنوعيت و حرمت ازدواج همانند اقارب نسبي است.

ج) قرابت سببي

قرابت سببي بر اثر ازدواج پديد مي‌آيد و در موارد زير براي مرد ممنوع است:

۱- ازدواج با مادر و اجداد زن چه نسبي باشند و چه رضاعي.

۲- ازدواج با زني كه قبلا زن پدر و يا زن يكي از اجداد او و يا زن پسر و يا يكي از اجداد او باشد حتي در صورت رضاعي بودن قرابت.

۳- ازدواج با دختر زن (ولو قرابت رضاعي) به شرطي كه ميان زن و شوهر رابطه زناشويي برقرار شده باشد.

۴- ازدواج با خواهر زن مگر بعد از انحلال نكاح. (چه دائمي و چه منقطع باشد)

۵- ازدواج با دختر برادر زن يا دختر خواهر زن مگر با اجازه از همسر خود.

2. شوهر داشتن و در عده بودن زن

ازدواج با زن شوهردار موجب اختلاط نسل شده و در قانون ما ممنوع مي‌باشد و ضمانت اجراي قانوني در پي دارد. مطابق ماده ۱۰۵۰ ق.م چنانچه مردي بداند زن شوهر دارد و ازدواج با او حرام است اما با او عقد كند اين عقد باطل بوده و زن تا ابد بر او حرام مي‌شود.

حكم در عده بودن زن نيز در اين ماده همانند حكم ازدواج با زن شوهردار است. چنانچه مرد با زني كه در عده طلاق يا عده وفات باشد ازدواج كند آن عقد باطل و زن تا ابد بر او حرام خواهد شد. البته در ماده بعدي (ماده ۱۰۵۱ ق.م) بيان شده است كه چنانچه زوج از متاهل يا در عده بودن زن آگاه نباشد، عقد باطل شده ولي حرمت ابدي ايجاد نمي‌شود.

3. لعان | موانع نكاح

ماده ۱۰۵۲ ق.م به لعان اشاره مي‌كند و بيان مي‌كند بعد از لعان زن و مرد تا ابد به يكديگر حرام خواهند شد. لعان عبارت است از مراسمي كه طي آن زوجين لعن مي‌فرستند. مرد زن را زناكار مي‌داند و زن نيز ادعاي شوهرش را كذب و دروغ مي‌خواند. پس از پايان لعان، زوجين از يكديگر جدا شده و تا ابد بر يكديگر حرام مي‌شوند.

4. چهار زن دائمي

در قانون و شرع ما داشتن ۴ زن دائمي براي مرد در صورت وجود شرايطي مانند تمكن مالي و… مجاز مي‌باشد اما تجاوز از اين تعداد ممنوع است و ضمانت اجراي قانوني به دنبال خواهد داشت.

5. كافر بودن مرد

مطابق ماده ۱۰۵۹ ق.م ازدواج زن مسلمان با مرد غير مسلمان و كافر جايز نمي‌باشد. در اين ماده سخني از ازدواج مرد مسلمان با زن كافر به ميان نيامده است و سكوت قانون در اين مورد، نشان دهنده اجازه نكاح مرد مسلمان با زن غيرمسلمان است.

6. مطلقه بودن به ۳ و ۹ طلاق

بر اساس ماده ۱۰۵۷ و ۱۰۵۸ ق.م هر گاه زني ۳ بار متوالي از مردي طلاق بگيرد بر او حرام مي‌شود مگر زماني كه پس از ۳ مرتبه طلاق به نكاح دائمي مردي ديگر درآيد و پس از نزديكي به دلايلي چون طلاق، فسخ نكاح يا فوت زوج از زوجيت او خارج شود. هرگاه زني ۹ بار از مردي طلاق بگيرد كه ۶ تاي آن‌ها عدي باشد بر او تا ابد حرام مي‌شود.

7. احرام

احرام به نخستين عمل در مناسك عمره و حج گويند؛ اگر زن و مردي كه در احرام هستند ازدواج كنند عقد آنان باطل و تا ابد بر يكديگر حرام مي‌گردند.

8. زنا | موانع نكاح

زنا يكي ديگر از مواردي است كه در قانون مدني در رابطه با موانع نكاح به آن اشاره شده است. در ماده ۱۰۵۴ ق.م آمده است كه زنا با زن متاهل يا زني كه در ايام عده رجعيه است حرمت ابدي ايجاد مي‌كند.

در ماده ۱۰۵۵ق.م نيز آمده است كه چنانچه مردي با شبهه و يا زنا با زني نزديكي كند حكم مانعيت ازدواج او با اقارب سببي ايجاد شده از طريق زنا همانند حكم مانعيت ايجاد شده با ازدواج و نكاح صحيح است. به عنوان مثال مرد ديگر نمي‌تواند با مادر زني كه با او زنا نموده، ازدواج نمايد.

در ماده بعدي نيز قانون بيان مي‌كند كه چنانچه مردي با پسري عمل شنيع انجام دهد ديگر اجازه ازدواج با مادر، خواهر و يا دختر او را ندارد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص موانع نكاح، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون موانع نكاح پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : موانع نكاح

عقد نكاح يا همان پيوند ازدواج ميان زن و شوهر از جمله مواردي است كه قوانين زيادي براي آن وضع شده است. يكي از اين قوانين صحت عقد نكاح مي‌باشد. بر مبناي اين قانون عقد زوج و زوجه مي‌بايست صحيح باشد و تمامي شرايط قانوني در آن رعايت شده‌ باشد، در غير اين صورت عقد نكاح باطل خواهد بود.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد : 

صحت ازدواج

صحت نكاح

شرايط صحت عقد نكاح

شرايط صحت ازدواج چه مي‌باشد ؟

همانطور كه در بالا گفته شد اگر زن و شوهر با يكديگر عقد كنند مي‌بايست برخي شرايط لازم را داشته باشند تا از نظر شرعي و قانوني عقد آن‌ها صحيح و حلال باشد و چنانچه اين شرايط در عقد نكاح آن‌ها موجود نباشد عقد باطل خواهد بود. شرايط عقد صحيح به شرح زير مي‌باشد:

اثر قصد و رضاي طرفين در صحت ازدواج

مطابق ماده ۱۰۷۰ قانون مدني براي صحيح بودن عقد نكاح مي‌بايست زن و شوهر هر دو به ازدواج راضي باشند و از اين امر رضايت كامل را داشته باشند. چنانچه يكي از طرفين به هر دليلي به عقد نكاح رضايت نداشته باشد عقد باطل خواهد شد.

زوج و زوجه مي‌بايست قصد ازدواج داشته باشند و نيت و قصد آن‌ها از عقد نكاح فقط ازدواج با يكديگر باشد. براي مثال اگر فرد بيهوش يا مست باشد و در حين بيهوشي او را به عقد نكاح كسي درآورند در صورتي كه او رضايت نداشته باشد عقد باطل خواهد بود.

اهليت زن و شوهر

يكي ديگر از شرايط صحت عقد نكاح اهليت زن و شوهر مي‌باشد. طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدني زوج و زوجه مي‌بايست در هنگام عقد نكاح بالغ و عاقل باشند و به سن بلوغ رسيده باشند. مطابق با اين ماده سن دختران ۱۳ سال و سن پسران ۱۵ سال در نظر گرفته شده است.

مجنون بودن

چنانچه يكي از طرفين داراي جنون باشد نيز عقد باطل مي‌شود. طبق نظر قانونگذار فردي كه داراي جنون است هيچ گونه هدفي براي ازدواج نداشته و در واقع قصد و نيتي ندارد، پس با توجه به اين قانون عقد نكاح افراد داراي جنون نيز باطل مي‌باشد.

مشخص بودن زوج و زوجه

طبق ماده ۱۰۶۷ قانون اساسي براي صحت عقد نكاح مي‌بايست زوج و زوجه يكديگر را بشناسند و مشخصا بدانند كه با چه كسي عقد نكاح يا پيوند ازدواج مي‌بندند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص شرايط صحت عقد نكاح، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون شرايط صحت عقد نكاح پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : صحت ازدواج

مرگ پايان زندگي هر انساني در اين دنياست. بازماندگان متوفي از نظر شرعي و قانوني موظف هستند كه ديوني را كه بر گردن شخص متوفي است بپردازند. يكي از اين ديون مهريه زوجه است. اگر متوفي همسري داشته باشد و مهريه زوجه را پرداخت نكرده باشد در صورت مطالبه زن، بازماندگان وظيفه دارند مهريه را از محل تركه پرداخت كنند. در غير اين صورت دادگاه مهريه را از تركه اخذ و به زن مي‌دهد. در اين مقاله به بررسي وضعيت مهريه زن بعد از فوت شوهر مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

مهريه زن بعد از فوت شوهر

مهريه بعد از فوت همسر

مهريه زن فوت شوهر 

تكليف مهر زوجه پس از مرگ مرد

مهريه زن بعد از فوت شوهر

با توجه به ماده 1082 قانون مدني به محض وقوع عقد ازدواج زن مستحق دريافت مهريه مي‌گردد. اگر شوهر مهريه زن را پرداخت نكند اين مهر در ذمه مرد باقي مي‌ماند. در نتيجه در صورتي كه شوهر فوت بنمايد مهريه زوجه از ديون مالي مرد به حساب مي‌آيد. مهريه زن بايد محاسبه گردد و از اموال شوهر به او پرداخت شود. اين مهريه جدا از ارثي است كه به زن تعلق مي‌گيرد. در واقع بعد از فوت شوهر زن از يك سوء جزو طلبكاران است و مهريه او بايد پرداخت شود و از سوي ديگر جزو وراث نيز هست و مي‌تواند ارث خود را هم بگيرد.

مطالبه مهريه زن بعد از فوت شوهر از اموال متوفي

وقتي شخص فوت مي‌كند در ابتدا بايد تمام بدهي‌ها و ديون او از اموالش پرداخت شود. هر آنچه كه بعد از پرداخت كامل ديون باقي مي‌ماند بين ورثه تقسيم مي‌شود. پس پرداخت مهريه مقدم بر تقسيم تركه است. زن مي‌تواند دادخواستي را تهيه نمايد و مهريه‌اش را طلب كند. در صورتي كه ورثه اموال متوفي را تقسيم كرده باشند زن مي‌تواند باز هم مهريه خود را از ورثه طلب كند.

دادخواست مطالبه مهريه زن از اموال شوهر بعد از فوت وي

زوجه مي‌تواند براي گرفتن مهريه خود از اموال شوهر فوت شده از دو طريق اقدام كند:

1/ دفتر ثبت اسناد رسمي.

2/ دادگاه.

1/ دفتر اسناد رسمي: زوجه مي‌تواند بعد از فوت شوهر به دفترخانه محل ثبت عقد رجوع كند و تقاضاي صدور اجرائيه را بنمايد. سپس به همراه اجرائيه به اداره ثبت برود و در آن جا مهريه را طلب كند. در اين مرحله هزينه‌اي به مبلغ نيم عشر دولتي به عنوان هزينه اجرائيه دريافت مي‌گردد كه بعدا زوجه مي‌تواند از اموال متوفي اين هزينه را اخذ نمايد. اجرائيه براي پرداخت مهريه به ورثه ابلاغ مي‌شود. ورثه 10 روز مهلت دارند تا از اموال متوفي مهريه زن را پرداخت كنند. در صورت امتناع ورثه از پرداخت مهر، زوجه مي‌تواند با معرفي اموال و دارايي‌هاي متوفي درخواست توقيف آن‌ها را براي دريافت مهريه بنمايد.

2/ دادگاه: براي دريافت مهريه از طريق دادگاه بايد در ابتدا به دفاتر خدمات قضايي مراجعه نماييد و با در دست داشتن عقدنامه، مدارك شناسايي و گواهي فوت شوهر دادخواست خود را مبني بر مطالبه مهريه ارائه دهيد. در صورتي كه ورثه اموال را تقسيم كرده باشند شما مي‌توانيد دادخواست خود را به طرفيت ورثه تنظيم كنيد و از ورثه مهريه خود را طلب نماييد. براي تسريع در روند دريافت مهريه بهتر است از يك وكيل حرفه‌اي كمك بگيريد.

در صورتي كه زوجه توان پرداخت هزينه‌هاي دادرسي را نداشته باشد، مي‌تواند درخواست اعسار بدهد و از اموال متوفي هزينه‌هاي دادرسي و هزينه وكيل را برداشت نمايد.

 محاسبه ميزان مهريه

مهريه زن (اگر وجه رايج باشد نه سكه و اموال منقول و غير منقول) در هنگام دريافت به نرخ روز محاسبه مي‌شود. به طور مثال اگر در عقدنامه نوشته شده است كه مهريه زوجه صد هزار تومان وجه رايج كشور است در اين صورت بر اساس شاخص سال فوت شوهر مهريه بايد پرداخت شود. نكته مهم اين است كه زماني كه مهر وجه نقد باشد شاخص زمان فوت شوهر مدنظر است نه زمان طلب مهريه.

در صورتي كه مهريه غير از وجه نقد مانند سكه باشد مهريه به نرخ روز محاسبه مي‌گردد. به طور مثال مهريه 100 سكه است به نرخ زمان مطالبه مهر محاسبه مي‌شود. به طور مثال شوهر در سال 92 فوت كرده است و زن در سال 95 مهريه خود را مطالبه مي‌كند. دو حالت دارد مهريه وجه نقد است كه در اين صورت شاخص سال فوت يعني همان سال 92 ملاك است يا اينكه مهريه غير وجه نقد مانند ملك يا سكه است كه به نرخ زمان وصول يعني سال 95 حساب مي‌شود.

 عدم كفايت اموال شوهر

در صورتي كه اموال و دارايي‌هاي باقي مانده از شوهر براي پرداخت مهريه كفايت نكند ورثه هيچ وظيفه‌اي براي پرداخت مازاد ندارند. بر اساس ماده 226 قانون مدني اگر اموال متوفي براي پرداخت ديون متوفي كافي نباشد ورثه وظيفه‌اي ندارند تا از خود چيزي پرداخت كنند. در مورد مهريه هم كه جزو ديون متوفي حساب مي‌شود بعد از محاسبه اگر ميزان اموال و دارايي متوفي كمتر از مهريه باشد هر ميزان دارايي و اموالي كه موجود هست به زوجه مي‌دهند و ورثه وظيفه‌اي براي پرداخت مابقي ندارند.

مهريه زوجه در دوران عقد

در صورتي كه شوهر فوت كند و زوجه باكره باشد يعني با شوهر نزديكي نكرده باشد باز هم تمام مهريه به زوجه تعلق مي‌گيرد. بر خلاف زماني كه شوهر زنده است داشتن رابطه زناشويي يا نداشتن آن در ميزان مهريه تاثيري ندارد و در كل تمام مهريه به زن تعلق مي‌گيرد.

سوالات متداول

آيا در صورت فوت شوهر زن مي‌تواند مهريه خود را طلب كند ؟

بله، مهر حق قانوني و شرعي زن است حتي در صورت فوت شوهر زن مي‌تواند مهريه خود را از اموال شوهر دريافت نمايد.

چگونه زن مهريه را بعد از فوت شوهر دريافت كند ؟

بعد از فوت شوهر زن از طريق اداره ثبت يا دادگاه مي‌تواند مهريه خود را دريافت نمايد.

آيا زن مي‌تواند هم مهريه و هم ارث خود را بگيرد ؟

دريافت مهريه هيچ ربطي به دريافت ارث ندارد. زن هم مي‌تواند مهريه را بگيرد هم مي‌تواند از اموال شوهر ارث خود را دريافت كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مهريه زن بعد از فوت شوهر، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مهريه زن بعد از فوت شوهر پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

منبع : مهريه زن بعد از فوت شوهر

ازدواج و برقراري پيوند نكاح ميان زن و مرد از اهداف خلقت و يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي افراد است. هدف از ازدواج به آرامش رسيدن زن و مرد و رشد و شكوفايي آنان در قالب خانواده است. با وجود تبليغ و تاكيد فراوان درباره ازدواج و تشكيل خانواده، قانون و شرع عقد نكاح و ازدواج را در شرايط خاصي يا با برخي افراد خاص ممنوع دانسته‌اند كه ما آن‌ها را تحت عنوان موانع نكاح مي‌شناسيم. حال مي‌خواهيم بدانيم اين موانع چيست و تحت چه شرايطي ايجاد مي‌شود.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

موانع نكاح

موانع دائمي و موقت حقوقي نكاح

موانع دائمي حقوقي نكاح

موانع موقت حقوقي نكاح

موانع نكاح

منظور از موانع نكاح مواردي هستند كه در صورت موجود بودن مانع از بسته شدن صحيح عقد نكاح مي‌شوند كه عبارتند از:

1. قرابت | موانع نكاح

قرابت و خويشاوندي در مواردي كه قانون اشاره كرده است: قرابت به معناي رابطه خويشاوندي به صورت نسبي، سببي و رضايي است كه در موارد خاص زير مانع بسته شدن عقد نكاح مي‌گردند.

الف) قرابت نسبي

هم خوني و داشتن جد مشترك، موجد اين نوع قرابت است كه مطابق ماده ۱۰۴۵ ق.م ازدواج با اين اقارب ولو نسبت حاصل شبهه و زنا باشد منع شده است:

۱- ازدواج با پدر، مادر و اجداد آن‌ها مانند پدربزرگ، مادربزرگ و… تا هر قدر كه بالا رود.

۲- ازدواج با فرزندان و فرزندان آن‌ها تا هر قدر كه نسل پائين رود.

۳- نكاح با برادر، خواهر و فرزندان ايشان هر چقدر كه نسل ادامه يابد و زاد و ولد صورت گيرد.

۴- ازدواج با عمه و خاله خود و والدين.

ب) قرابت رضاعي

اين نوع قرابت در اثر نوشيدن شير زني غير از مادر خود، با آن زن و بستگان او ايجاد مي‌شود كه به آن قرابت شيري نيز گويند و از حيث ممنوعيت و حرمت ازدواج همانند اقارب نسبي است.

ج) قرابت سببي

قرابت سببي بر اثر ازدواج پديد مي‌آيد و در موارد زير براي مرد ممنوع است:

۱- ازدواج با مادر و اجداد زن چه نسبي باشند و چه رضاعي.

۲- ازدواج با زني كه قبلا زن پدر و يا زن يكي از اجداد او و يا زن پسر و يا يكي از اجداد او باشد حتي در صورت رضاعي بودن قرابت.

۳- ازدواج با دختر زن (ولو قرابت رضاعي) به شرطي كه ميان زن و شوهر رابطه زناشويي برقرار شده باشد.

۴- ازدواج با خواهر زن مگر بعد از انحلال نكاح. (چه دائمي و چه منقطع باشد)

۵- ازدواج با دختر برادر زن يا دختر خواهر زن مگر با اجازه از همسر خود.

2. شوهر داشتن و در عده بودن زن

ازدواج با زن شوهردار موجب اختلاط نسل شده و در قانون ما ممنوع مي‌باشد و ضمانت اجراي قانوني در پي دارد. مطابق ماده ۱۰۵۰ ق.م چنانچه مردي بداند زن شوهر دارد و ازدواج با او حرام است اما با او عقد كند اين عقد باطل بوده و زن تا ابد بر او حرام مي‌شود.

حكم در عده بودن زن نيز در اين ماده همانند حكم ازدواج با زن شوهردار است. چنانچه مرد با زني كه در عده طلاق يا عده وفات باشد ازدواج كند آن عقد باطل و زن تا ابد بر او حرام خواهد شد. البته در ماده بعدي (ماده ۱۰۵۱ ق.م) بيان شده است كه چنانچه زوج از متاهل يا در عده بودن زن آگاه نباشد، عقد باطل شده ولي حرمت ابدي ايجاد نمي‌شود.

3. لعان | موانع نكاح

ماده ۱۰۵۲ ق.م به لعان اشاره مي‌كند و بيان مي‌كند بعد از لعان زن و مرد تا ابد به يكديگر حرام خواهند شد. لعان عبارت است از مراسمي كه طي آن زوجين لعن مي‌فرستند. مرد زن را زناكار مي‌داند و زن نيز ادعاي شوهرش را كذب و دروغ مي‌خواند. پس از پايان لعان، زوجين از يكديگر جدا شده و تا ابد بر يكديگر حرام مي‌شوند.

4. چهار زن دائمي

در قانون و شرع ما داشتن ۴ زن دائمي براي مرد در صورت وجود شرايطي مانند تمكن مالي و… مجاز مي‌باشد اما تجاوز از اين تعداد ممنوع است و ضمانت اجراي قانوني به دنبال خواهد داشت.

5. كافر بودن مرد

مطابق ماده ۱۰۵۹ ق.م ازدواج زن مسلمان با مرد غير مسلمان و كافر جايز نمي‌باشد. در اين ماده سخني از ازدواج مرد مسلمان با زن كافر به ميان نيامده است و سكوت قانون در اين مورد، نشان دهنده اجازه نكاح مرد مسلمان با زن غيرمسلمان است.

6. مطلقه بودن به ۳ و ۹ طلاق

بر اساس ماده ۱۰۵۷ و ۱۰۵۸ ق.م هر گاه زني ۳ بار متوالي از مردي طلاق بگيرد بر او حرام مي‌شود مگر زماني كه پس از ۳ مرتبه طلاق به نكاح دائمي مردي ديگر درآيد و پس از نزديكي به دلايلي چون طلاق، فسخ نكاح يا فوت زوج از زوجيت او خارج شود. هرگاه زني ۹ بار از مردي طلاق بگيرد كه ۶ تاي آن‌ها عدي باشد بر او تا ابد حرام مي‌شود.

7. احرام

احرام به نخستين عمل در مناسك عمره و حج گويند؛ اگر زن و مردي كه در احرام هستند ازدواج كنند عقد آنان باطل و تا ابد بر يكديگر حرام مي‌گردند.

8. زنا | موانع نكاح

زنا يكي ديگر از مواردي است كه در قانون مدني در رابطه با موانع نكاح به آن اشاره شده است. در ماده ۱۰۵۴ ق.م آمده است كه زنا با زن متاهل يا زني كه در ايام عده رجعيه است حرمت ابدي ايجاد مي‌كند.

در ماده ۱۰۵۵ق.م نيز آمده است كه چنانچه مردي با شبهه و يا زنا با زني نزديكي كند حكم مانعيت ازدواج او با اقارب سببي ايجاد شده از طريق زنا همانند حكم مانعيت ايجاد شده با ازدواج و نكاح صحيح است. به عنوان مثال مرد ديگر نمي‌تواند با مادر زني كه با او زنا نموده، ازدواج نمايد.

در ماده بعدي نيز قانون بيان مي‌كند كه چنانچه مردي با پسري عمل شنيع انجام دهد ديگر اجازه ازدواج با مادر، خواهر و يا دختر او را ندارد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص موانع نكاح، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون موانع نكاح پاسخ دهند.

مبنع : موانع نكاح

مي‌دانيم كه عقد نكاح يك عقد لازم است و اصل دوام ازدواج مانع از انحلال و از بين رفتن آن مي‌شود. اما در مواردي با مجوزي كه قانونگذار مي‌دهد مي‌توان عقد نكاح را منحل كرد و اثر آن را از ميان برد. بر اساس ماده ۱۱۲۰ ق.م يكي از اين موارد كه موجب انحلال نكاح مي‌شود فسخ نكاح نام دارد؛ در صورتي كه ازدواج براي يكي از زوجين زيان قابل توجهي به وجود آورد قانونگذار به او اجازه فسخ نكاح را به طور يك طرفه مي‌دهد. حال مي‌خواهيم بدانيم فسخ نكاح از جانب مرد مستلزم چه شروط و مواردي است؟

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

فسخ نكاح از جانب مرد

موارد عيوب زن

موارد حق فسخ مرد

شرايط اعمال حق فسخ مرد

چه زماني مي‌توان از جانب مرد اعمال حق فسخ نكاح نمود ؟

زماني زوجين حق بر هم زدن ازدواج و فسخ آن را مي‌يابند كه يكي از موارد زير در ميان باشد:

۱- عيوب: هرگونه نقص و ناتواني موجود در زن يا مرد كه در قانون نام برده شده باشد.

۲- تدليس: كتمان كردن عيوب و فريفتن طرف مقابل براي برقراري عقد.

۳- تخلف از شرط صفت: يعني فرد بعد از عقد و بدون داشتن قصد فريب، فاقد صفاتي باشد كه در ضمن عقد شرط شده بودند.

فسخ نكاح از جانب مرد

همانطور كه اشاره شد طرفين عقد مي‌توانند نكاح را بر اثر وجود دلائلي چون عيوب، تدليس و تخلف از شرط صفت فسخ كنند و از بين ببرند. اين مجوز وقتي به مرد داده مي‌شود كه در هنگام بسته شدن عقد نكاح، اين عيوب در زن وجود داشته باشد در صورتي كه مرد از وجود آن اطلاع نداشته باشد. پس اگر عيوب نام برده شده پس از بسته شدن عقد به وجود آيند حق فسخي براي مرد ايجاد نخواهند كرد.

عيوبي كه در زن براي مرد حق فسخ ايجاد مي‌كنند عبارتند از:

۱- جنون

جنون يا ديوانگي از جمله مواردي است كه وجود آن چه در زن و چه در مرد براي طرف مقابل حق فسخ به وجود مي‌آورد حال چه جنون ادواري باشد و چه دائمي.

۲- قرن

يك ناهنجاري است به طوري كه انجام عمل زناشويي را دشوار مي‌سازد. قرن گوشت يا استخوان اضافه در اندام جنسي زنانه مي‌باشد كه مانع رابطه جنسي زوجين است.

۳- جذام

يك بيماري شديد عفوني است كه بر پوست و اعصاب اثر مي‌گذارد و آسيب‌ديدگي و سوختگي در پوست ايجاد مي‌كند.

۴- برص

بيماري پوستي كه سبب ايجاد لكه‌هاي سفيد روي پوست مي‌گردد.

۵- افضاء

يكي گشتن مجاري اداري و خروج عادت ماهيانه.

۶- زمين‌گيري | فسخ نكاح از جانب مرد

۷- نابينائي كامل هر دو چشمان

لازم به ذكر است كه مطابق ماده ۱۱۳۱ ق.م فسخ فورا اعمال مي‌گردد و اگر كسي از حق فسخ برخوردار باشد و به فوريت آن آگاه باشد و از حق خود استفاده نكند، خيار او سقوط مي‌كند و ديگر استحقاق بهره‌مندي از آن را نخواهد داشت. مدتي كه براي استفاده از خيار فسخ در نظر گرفته مي‌شود براي همه يكسان نيست و به نظر عرف و عادت بستگي دارد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص فسخ نكاح از جانب مرد، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون فسخ نكاح از جانب مرد پاسخ دهند.

منبع : فسخ نكاح از جانب مرد

زنان و مردان پس از رسيدن به سن بلوغ نيازهايي دارند كه مي‌بايست براي رفع اين نيازها و آرامش در زندگي به نكاح قانوني جنس مخالف خود در بيايند. ازدواج زنان و مردان در دو نوع مختلف در قانون مدني كشور ذكر شده است و در هر نوع نكاح حقوق زنان و مردان متفاوت خواهد بود. در ادامه اين مطلب قصد داريم انواع نكاح از ديدگاه قانون مدني و تفاوت‌هاي آن‌ها را برايتان شرح دهيم، با ما همراه باشيد.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

انواع نكاح در قانون مدني

نكاح در قانون مدني

انواع نكاح قانون مدني

انواع نكاح مندرج در قانون مدني

در قانون مدني كشور ما دو نوع نكاح ذكر شده است. اين دو نوع شامل نكاح موقت و دائم مي‌باشند. نكاح موقت مدت دار و نكاح دائم هميشگي است. همانطور كه در بالا خدمتتان گفته شد اين دو نوع نكاح با يكديگر كاملا متفاوت هستند.

تفاوت‌هاي نكاح دائم و موقت | انواع نكاح در قانون مدني

نكاح دائم و موقت تفاوت‌هاي زيادي دارند، تفاوت اين دو نوع نكاح به شرح زير مي‌باشد:

ارث بردن

در عقد دائم زن و شوهر مي‌توانند اموال يكديگر را به ارث ببرند. براي مثال اگر زن فوت شود قسمتي از اموالش به همسر او تعلق پيدا مي‌كند و اگر مرد فوت گردد نيز زن بخشي از اموال او را به ارث خواهد برد. اما در عقد موقت يا همان صيغه، زن و شوهر از اموال يكديگر ارث نمي‌برند و چنانچه هر يك از آن‌ها فوت نمايد ديگري نمي‌تواند براي دريافت ارث طرف مقابل اقدام كند. حتي شرط ارث بري هم باطل است و سبب ارث بري طرفين از يكديگر نمي‌گردد.

نفقه

در عقد دائم طبق قانون مدني مرد موظف است كه تمام مخارج زندگي زن را به عهده بگيرد و براي تامين زندگي او هزينه‌هايي بپردازد كه به اين كار پرداخت نفقه گفته مي‌شود. اما در عقد موقت هيچ نفقه‌اي براي زن در نظر گرفته نشده است و قانونگذار در عقد موقت مرد را ملزم به پرداخت نفقه نكرده است اما مي‌توان خلاف آن شرط نمود. يعني طرفين مي‌توانند ضمن ازدواج موقت شرط پرداخت نفقه كنند.

طلاق

در عقد دائم چنانچه به هر دليلي زن و شوهر بخواهند از يكديگر طلاق بگيرند مي‌بايست با مراجعه به دادگاه و گذراندن تمام مراحل قانوني براي طلاق خود اقدام نمايند.

اما در عقد موقت قانونگذار هيچ گونه دادگاهي را براي طلاق در نظر نگرفته است و طبق قانون مدني اگر زن و مرد بخواهند در عقد موقت از يكديگر جدا شوند مي‌بايست صبر كنند تا مدت زمان صيغه آن‌ها تمام شود يا اينكه بذل مدت كنند. در صورتي كه مدت زمان صيغه تمام شود يا مرد بقيه مدت نكاح را به زن ببخشد (بذل مدت كند) زن و شوهر ديگر به هم محرم نخواهند بود و ازدواجشان پايان مي‌يابد.

مهريه

در عقد دائم زن و شوهر مي‌توانند مبلغي را به عنوان مهريه ذكر نمايند و هر دو به آن مبلغ توافق كنند. در عقد دائم تعيين مهريه الزامي نخواهد بود و چنانچه زن رضايت دهد مي‌تواند بدون تعيين مهريه با مرد عقد نمايد. البته در چنين حالتي زن بعدا مي‌تواند از دادگاه تقاضاي تعيين مهر المثل نمايد.

اما در عقد موقت مطابق با ماده ۱۰۹۵ قانون مدني تعيين مهريه الزامي مي‌باشد و چنانچه مهريه تعيين نگردد عقد نكاح موقت آن‌ها باطل خواهد بود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص انواع نكاح در قانون مدني، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون انواع نكاح در قانون مدني پاسخ دهند.

منبع : انواع نكاح در قانون مدني

براي اتمام عقد نكاح مانند ساير عقود راه‌هاي مختلفي وجود دارد. گاهي ازدواج با طلاق خاتمه مي‌يابد، گاهي با فسخ عقد نكاح. چنانچه شرايط قانوني فسخ فراهم باشد هر يك از زوجين مي‌تواند دادخواستي تنظيم و از دادگاه فسخ نكاح را تقاضا نمايد. در اين مقاله همچنين به ارائه نمونه دادخواست فسخ نكاح مي‌پردازيم.

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

نمونه دادخواست فسخ نكاح

نمونه دادخواست هاي فسخ نكاح

فسخ نكاح

يكي از روش‌هاي بر هم زدن ازدواج فسخ كردن عقد است. هنگامي كه بنا به دلايلي ازدواج سبب ضرر فاحش يكي از طرفين باشد براي مصلحت شخص با رعايت شرايطي امكان فسخ عقد نكاح وجود دارد. اگر چه فسخ نكاح دشواري‌ها و محدوديت‌هاي طلاق را ندارد اما قطعا بايد شرايطي در آن رعايت شود. به طور مثال طلاق بايد با جاري شدن صيغه طلاق و حضور دو شاهد صورت بگيرد اما در مورد فسخ بر اساس ماده 1123 قانون مدني طرف صاحب حق فسخ مي‌تواند به تنهايي از حق فسخ خود استفاده كند و فقط كافي است كه به اطلاع شخص مقابل برسد. البته حق فسخ نكاح فوري است كه بلافاصله بعد از ايجاد شدن براي فرد، بايد آن را اجرا كند.

عيوب زن كه سبب فسخ نكاح مي‌شود

در صورتي كه زن در هنگام عقد نكاح اين عيوب را داشته باشد و مرد بدون آگاهي از آن عقد كند حق فسخ براي مرد وجود دارد.

• قرن: استخواني در فرج كه مانع نزديكي با زوجه است.
• جذام: بيماري خوره.
• برص: نوعي بيماري پوستي كه سبب لكه‌هاي سياه و سفيد روي پوست مي‌شود.
• افضا: مجراي ادرار و عادت ماهانه يكي گردد.
• زمين گير بودن زوجه.
• نابينايي كامل.

عيوب مرد كه سبب فسخ نكاح مي‌شود

اگر عيوب زير در مرد باشد و سبب ناتواني در برقراري رابطه جنسي شود زن حق فسخ يك طرفه نكاح را دارد:

• عنن: ناتواني مرد در نعوذ به شرط آنكه اين مشكل با گذشت يكسال از رجوع زوجه به دادگاه خانواده باز هم برطرف نشود.
• خصاء: اخته شدن مرد.
• مقطوع بودن آلت تناسلي.

عيوب مشترك سبب فسخ نكاح | نمونه دادخواست فسخ نكاح

اولين مورد مشترك كه سبب فسخ مي‌گردد جنون هر يك از طرفين است. بر اساس ماده 1121 قانون مدني، جنون هر يك از زوجين چه ادواري باشد چه دائمي در صورتي كه مستقر شود براي طرف مقابل حق فسخ نكاح مي‌آورد. مي‌توانيد براي مشاهده جزئيات نكاح مجنون به حكم نكاح مجنون رجوع نماييد.

فسخ به دليل تخلف و تدليس در نكاح

يكي از مواردي كه سبب ايجاد حق فسخ براي هر دو طرف مي‌گردد تدليس يا فريب در ازدواج است. اگر پيش از نكاح يكي از طرفين صفتي را به خود نسبت دهد در حالي كه فاقد اين صفات باشد يا اينكه طرف مقابل را به هر طريقي فريب دهد در صورتي كه بعد از عقد حقيقت آشكار شود براي هر يك از زوجين كه متضرر شده حق فسخ ايجاد مي‌گردد.

يكي ديگر از حالاتي كه اين حق را به زوجين مي‌دهد تا نكاح را فسخ كنند تخلف از شرط صفت مي‌باشد. بر اساس ماده 1128 قانون مدني هر گاه طرفين وجود صفتي را براي هم شرط كرده باشند ولي بعد از عقد معلوم شود كه فرد فاقد اين صفت است با استناد به تخلف از شرط صفت براي طرف مقابل حق فسخ ايجاد مي‌گردد.

تفاوت تدليس با تخلف از شرط صفت اين است كه در تدليس شخص قصد فريب دارد ولي در تخلف از شرط صفت اثبات سوء نيت و فريب لزومي ندارد.

نمونه دادخواست فسخ نكاح

با سلام خدمت رياست محترم دادگاه ………………..

احتراماً به استحضار مي‌رساند:

اينجانب همسر دائمي خوانده بوده كه اين ازدواج به شماره عقدنامه…….. مورخ …… دفترخانه شماره ……. شهرستان …….. ثبت گرديده است. با توجه به اينكه اينجانب پيش از عقد به صراحت شرط كرده بودم كه همسرم بايد داراي تحصيلات عالي و دانشگاهي باشد ايشان نيز خود را داراي مدرك فوق ليسانس معرفي كرده‌اند. اكنون متوجه شدم كه همسر من اصلا تحصيلات دانشگاهي ندارد و فقط تا مقطع ابتدايي تحصيل كرده‌اند. حتي مدركي كه به من نشان داده‌اند جعلي مي‌باشد. لذا با عنايت به مدارك و ادله اينجانب و با استناد به ماده ۱۱۲۰، ۱۱۲۸ و ۱۱۳۱ قانون مدني، فسخ ازدواج را به دليل تدليس و تخلف از شرط صفت از دادگاه تقاضا مي‌نمايم.

شما مي‌توانيد براي آگاهي از روند فسخ نكاح و اطلاعات بيشتر در مورد نحوه ارائه دادخواست فسخ نكاح با وكلاي وكيل دات كام در ارتباط باشيد و از خدمات مشاوره تلفني و اينترنتي وكيل دات كام استفاده نماييد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص نمونه دادخواست فسخ نكاح، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون نمونه دادخواست فسخ نكاح پاسخ دهند.

منبع : نمونه دادخواست فسخ نكاح