موضوعي كه در ادامه قصد داريم به آن بپردازيم دادسرا و انواع آن مي‌باشد. همان طور كه مي‌دانيم زماني كه شخصي مرتكب جرم مي‌شود تعقيب و تحقيق در خصوص شخص مرتكب و جرم او در دادسرا انجام مي‌شود. رئيس دادسرا دادستان است كه مقام مدعي العموم به او اختصاص يافته است. در دادسرا علاوه بر دادستان، معاون و داديار و بازپرس و… حضور دارند ولي بحثي كه مورد نظر ماست انواع دادسراهاي تخصصي مي‌باشد كه عبارتند از دادسراي ديوان عالي كشور، دادسراي نظامي، دادسراي عمومي و انقلاب و دادسراي ويژه روحانيت كه هر كدام از آن‌ها تشكيلات و وظائف متفاوت و متمايزي نسبت به يكديگر دارند كه به طور مفصل به آن‌ها مي‌پردازيم.

توصيه مي‌كنيم مقاله دادسرا را مطالعه نماييد.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : انواع دادسراهاي تخصصي

دادسراي ديوان عالي كشور | انواع دادسراهاي تخصصي

پيش از هر مطلبي ابتدا ساختار اين نوع از دادسرا را مدنظر قرار مي‌دهيم. اعضاي اين دادسرا تشكيل شده‌اند از دادستان كل كشور به همراه معاون اول و تعدادي ديگر از معاونان و يك داديار. نكته‌اي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه دادسراي ديوان عالي كشور بازپرس ندارد.

محلي كه دادسراي ديوان عالي كشور در آن واقع شده است تهران مي‌باشد ولي اگر بخواهيم صلاحيت محلي را مورد نظر قرار بدهيم بايد بدانيم كه صلاحيت محلي دادسراي ديوان عالي كشور كل كشور را در بر مي‌گيرد.

مطلبي كه حتما بايد مورد توجه واقع بشود وظائف دادستان كل كشور است. مطابق ماده 420 قانون آئين دادرسي كيفري براي اين كه نظم و امنيت عمومي حفظ شود دادستان كل كشور مي‌تواند پيشنهاد دهد كه يك پرونده از يك حوزه قضايي به حوزه قضايي ديگري احاله شود. البته اين عمل بايد مورد تجويز ديوان عالي كشور قرار بگيرد.

همچنين در مواردي كه نياز است در خصوص يك موضوع راي وحدت رويه صادر شود دادستان كل كشور مي‌تواند از هيئت عمومي ديوان عالي كشور براي صادر كردن چنين راي‌اي دعوت كند.

ممكن است در مواردي مثل حقوق عموم مردم يا دعاوي‌اي كه به دولت مربوط مي‌شود حكم قطعي توسط دادگاه صادر شود و دادستان در اين صورت اگر حكمي قطعي صادر شده را خلاف شرع و قانون بداند مي‌تواند درخواست اعاده دادرسي كند و مراتب را به رئيس قوه قضائيه اعلام كند.

توصيه مي‌كنيم مقاله ديوان عالي چيست را مطالعه نماييد.

دادسراي نظامي | انواع دادسراهاي تخصصي

با استناد به ماده 597 آئين دادرسي كيفري دادسراي نظامي به جرائمي مي‌پردازد كه مربوط مي‌شوند به وظائف خاص نظامي و يا انتظامي اعضاي نيروهاي مسلح به استثناي جرائمي كه اختصاص دارد به ضابطين دادگستري. به جرائم ضابطين دادگستري در دادگاه عمومي و دادسراي عمومي رسيدگي مي‌شود.

توصيه مي‌كنيم مقاله ضابطين دادگستري را مطالعه نماييد.

دادسراي نظامي از دادستان، معاون او، بازپرس و داديار تشكيل شده است.

دادسراي عمومي و انقلاب

پيش‌تر دو نوع دادسرا وجود داشت دادسراي عمومي و دادسراي انقلاب. دادسراي عمومي در كنار دادگاه كيفري يك و دو فعاليت مي‌كرد و دادسراي انقلاب به جرائمي رسيدگي مي‌كرد كه در صلاحيت دادگاه انقلاب بود. بعد از اينكه قانون اصلاح شد تفاوت‌هايي ايجاد شد به عنوان مثال دادگاه عمومي و انقلاب و همچنين دادسراي عمومي و انقلاب ايجاد شدند و شروع به كار كردند و مدتي بعد در سال 1392 يعني زماني كه قانون آئين دادرسي كيفري تصويب شد دادگاه كيفري يك و دو دوباره تاسيس شد و شروع به كار كرد و دادسرايي كه مورد بحث ماست يعني دادسراي عمومي و انقلاب به فعاليت خودش در كنار دادگاه كيفري يك و دو پرداخت به علاوه اين كه دادسراي عمومي انقلاب به جرائمي كه در صلاحيت دادگاه انقلاب هست نيز رسيدگي مي‌كند.

دادستان، بازپرس و داديار از اعضاي دادسراي عمومي و انقلاب به شمار مي‌روند.

دادسراي ويژه روحانيت

دادسراي ويژه روحانيت به اين منظور ايجاد شده است كه به جرائم مربوط به روحانيون و همچنين به اعمالي كه شان روحانيت را زير سوال مي‌برد و اختلافاتي كه موجب از بين رفتن امنيت يك محل مي‌شود در صورتي كه يك طرف اين اختلافات شخصي باشد كه روحاني است پرداخته مي‌شود و همه اين امور تحت نظارت عالي‌ترين مقام رسمي كشور يعني رهبري صورت مي‌گيرد.

هدف از ايجاد چنين نهادي با استناد به قانون جلوگيري كردن از نفوذ افراد منحرف به حوزه علميه و مواردي از اين قبيل مي‌باشد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص انواع دادسراهاي تخصصي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون انواع دادسراهاي تخصصي پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : انواع دادسراهاي تخصصي

حبس يكي از انواع مجازات‌‌‌هاي‌‌ تعيين شده در قانون كشور ما ‌مي‌باشد كه در خصوص مجرمين اعمال ‌مي‌شود. طي اعمال مجازات حبس مجرم ‌به زندان ‌مي‌رود و هرچقدر كه ميزان جرم او سنگين‌تر باشد احتمال بيشتر شدن مدت زمان حبس او نيز افزايش ‌مي‌يابد. مجازات حبس انواع‌‌ مختلفي دارد كه يكي از انواع‌‌ آن حبس تعليقي ‌مي‌باشد. در ادامه قصد داريم در مورد حبس تعليقي توضيحات كامل‌تري را در اختيارتان قرار دهيم، با ما همراه باشيد.

منبع : حبس تعليقي

حبس تعليقي چيست‌‌‌ ؟

‌‌حبس‌ تعليقي يكي از انواع مجازات ‌‌حبس‌ در قانون كشور ما ‌مي‌باشد. ‌‌حبس‌ تعليقي داراي شرايط خاصي است و مقررات مربوط به خود را دارد. گاهي ديده ‌مي‌شود كه افراد به يكي از ‌‌حبس‌‌هاي تعزيري يا بازدارنده محكوم ‌مي‌شوند و ‌مي‌بايست تا اتمام مدت زمان ‌‌حبس‌ خود به زندان بروند اما قاضي با توجه به شرايط ‌‌حبس‌ آن را معلق نموده و مجازات ‌‌حبس‌ آن‌ها به ‌‌حبس‌ تعليقي تبديل خواهد شد.

هرگاه مجازات ‌‌حبس‌ فرد به ‌‌حبس‌ تعليقي تبديل شود به اين معناست كه اگر فرد جرم ديگري را مرتكب نشود از بند محكوميت ‌‌حبس‌ رهايي ‌مي‌يابد اما چنانچه دوباره مرتكب جرمي شود به تحمل مدت زمان ‌‌حبسي كه به حالت تعليق در آمده است محكوم ‌مي‌شود. براي مثال فردي محكوم‌‌ به تحمل ۱۰ سال ‌‌حبس‌ تعليقي‌‌ است و دوباره مرتكب جرمي ‌مي‌شود كه در اين‌صورت ۱۰ سال ‌‌حبس‌ به تعليق در آمده براي او در نظر گرفته ‌مي‌شود و فرد از تحمل ‌‌حبس‌ معاف نخواهد بود.

موارد تبديل مجازات ‌‌حبس‌ مجرمين‌ به حبس تعليقي

قاضي طبق اختياراتي كه قانون‌ به او‌ داده است ‌مي‌تواند ‌‌حبس‌ مجرمين مختلف را به حالت تعليق درآورد. مواردي كه در آن ‌‌حبس‌ به حالت تعليق در ‌مي‌آيد به شرح زير ‌مي‌باشد:

• چنانچه مجرم يك جرم تعزيري درجه 3 تا 8 را مرتكب شده باشد دادگاه ‌مي‌تواند از 1 تا 5 سال مدت زمان ‌‌حبس‌ فرد را به حالت تعليق در آورد.
• بعد از تحمل يك سوم حبس امكان تعليق باقيمانده آن وجود دارد.

اضافه شدن مجازات جرم به حبس تعليقي

همانطور كه در بالا گفته شد اگر فردي كه داراي ‌‌حبس‌ تعليقي است دوباره مرتكب جر‌مي ‌شود ‌مي‌بايست مجازات ‌‌حبسي را‌ كه به حالت تعليق درآمده است نيز تحمل كند. اما‌ نكته مهم اينجاست كه فرد علاوه بر تحمل آن ‌‌حبس‌ به مجازات جرم دومي كه مرتكب شده است نيز محكوم ‌مي‌شود و در واقع مجازات او سنگين‌تر خواهد بود.

سوالات متداول

آيا امكان تبديل ‌‌حبس‌ تعزيري به ‌‌حبس‌ تعليقي وجود دارد‌‌‌ ؟

بله امكان تبديل ‌‌حبس‌ تعزيري‌‌ و بازدارنده به ‌‌حبس‌ تعليقي وجود دارد.

اگر فردي براي بار دوم پس از به تعليق در آمدن ‌‌حبسش مرتكب جرم شود مجازات او چيست‌‌‌ ؟

در اين صورت فرد نه تنها متهم به تحمل ‌‌حبس‌‌هاي تعليقي خود ‌مي‌شود بلكه به مجازات جرمي كه مرتكب شده است نيز محكوم خواهد شد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص حبس تعليقي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون حبس تعليقي پاسخ دهند.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : حبس تعليقي

از شرايط اقامه دعوا مي‌توان به داشتن سمت شخصي كه به نمايندگي از شخص ديگري اقامه دعوا مي‌كند اشاره نمود. ما در ادامه به بررسي مفاهيم اصيل در حقوق از يك سو و از سوي ديگر سمت، نمايندگي و قائم مقامي مي‌پردازيم و تفاوت اين مفاهيم را با يكديگر بيان مي‌كنيم، همچنين اشاره مي‌كنيم كه قائم مقام كيست و در اين راستا به مواد قانوني و تفسير آن‌ها اشاره مي‌كنيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : اصيل كيست

مفهوم اصيل در حقوق

اصيل فردي است كه از جانب خود و براي خود اقامه دعوا يا حقي مي‌كند. در برابر اصيل مفهوم سمت، نمايندگي و قائم مقامي وجود دارد كه به بررسي هر يك مي‌پردازيم.

مفهوم سمت در برابر اصيل در حقوق

سِمَت يك عنوان حقوقي مي‌باشد كه به شخص اين جواز را مي‌دهد كه به دادگاه مراجعه كند و هر عمل يا اقدام قانوني را از جانب فرد ديگري انجام دهد. هنگامي كه شخصي به غير از اصيل به دادگاه مراجعه مي‌كند و قصد دارد دعوايي را اقامه كند مي‌بايست سمت خود را با مدارك مربوطه احراز نمايد و اين عمل در دسته شرايط اقامه دعوا قرار مي‌گيرد و در صورتي كه سمت شخص احراز نشود دادگاه بايد به دليل فقدان يكي از شرايط اقامه دعوا قرار رد دعوا صادر كند.

توصيه مي‌كنيم مقاله عدم احراز سمت دادخواست دهنده را مطالعه نماييد.

در ماده 84 قانون آيين دادرسي مدني اشاره شده است كه در مواردي خوانده مي‌تواند در ضمن پاسخ نسبت به ماهيت دعوا ايراد مطرح نمايد. در بند پنج همين ماده به موردي اشاره شده است كه به بحث ما مربوط مي‌باشد از اين قرار كه كسي كه به عنوان نماينده اقامه دعوا مي‌كند مانند وكالت يا ولايت يا قيموميت و سمت او محرز نباشد.

در ماده 342 قانون آيين دادرسي مدني هر گاه درخواست دهنده قيم يا ولي يا وصي يا وكيل يا مدير شركت و امثال آن است و طرف اصلي دعوا محسوب نمي‌گردد بايد رونوشت يا تصوير سندي كه سمت او را اثبات مي‌نمايد، پيوست دادخواست بنمايد. (به زبان ساده‌تر هنگامي كه شخصي به غير از اصيل اقامه دعوا مي‌كند بايد سمت خود را با مداركي به دادگاه اثبات نمايد.)

شخصي كه ادعا مي‌كند به داشتن سمت بايد به نمايندگي از خواهان اقامه دعوا كند و نكته قابل توجه اينجاست كه نوع نمايندگي او مي‌بايست در قانون ذكر شده باشد.

توصيه مي‌كنيم مقاله ايراد عدم احراز سمت را مطالعه نماييد.

قائم مقام كيست

قائم مقام جانشين شخص ديگري مي‌شود و داراي حقوق و تكاليف او مي‌شود. در ماده 418 قانون تجارت بيان شده است كه مدير تصفيه تاجر ورشكسته در كليه اختيارات و حقوق مالي تاجر كه استفاده از آن، موثر در تاديه ديون او باشد به شمار مي‌رود. يا پس از فوت مورث وارثان در مواردي قائم مقام فرد متوفي مي‌شوند.

نكته‌اي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه مفهوم اصيل از مفهوم قائم مقام جدا دانسته مي‌شود و تفاوت‌هايي بين اين دو وجود دارد. مصداق بارز اين نكته ماده 303 قانون آيين دادرسي مدني مي‌باشد كه اين مفاهبم در آن به تفكيك مورد توجه قرار گرفته است.

توصيه مي‌كنيم مقاله قائم مقام تجاري را مطالعه نماييد.

مفهوم نمايندگي

شخص نماينده در حالي عمل حقوقي را انجام مي‌دهد كه عمل مربوطه به نام شخص ديگري و در راستاي تحقق اهداف آن شخص انجام مي‌شود. به عنوان مثال وكيل نماينده موكلش به حساب مي‌آيد چرا كه براي تحقق اهداف موكلش عمل حقوقي را انجام مي‌دهد بنابراين مي‌توان دريافت كه ميان مفهوم نماينده و قائم مقام تفاوت بارزي وجود دارد.

در بحث نمايندگي در دعاوي دادگستري احراز نمايندگي به تنهايي كفايت نمي‌كند بلكه شرط دومي نيز بايد توسط دادگاه محرز شود و آن شرط از اين قرار است كه نوع نمايندگي بايد در قانون اشاره شده باشد، به عنوان مثال اگر شخصي كه دادخواست دهنده است وكيل خواهان باشد و نمايندگي اصيل را به صراحت در وكالت نامه خود داشته باشد اما وكيل دادگستري نباشد و همچنين پروانه مشاوران قوه قضاييه نداشته باشد دادگاه سمت او را احراز نمي‌كند و قرار رد دعوا صادر مي‌كند.

توصيه مي‌كنيم مقاله احراز سمت خواهان خوانده و وكيل را مطالعه نماييد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص اصيل در حقوق، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون اصيل در حقوق پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : اصيل كيست

تجار با توجه به شغلي كه دارند داراي وظايف متعددي هستند و اين باعث مشغله زياد آن‌ها مي‌شود و به اين ترتيب نمي‌توانند تمام امور خود را انجام دهند. به اين منظور آن‌ها اشخاصي را انتخاب مي‌كنند تا برخي كارهاي آنان را انجام بدهند. قائم مقام به اين معناست كه شخصي به جاي ديگري قرار مي‌گيرد و وظايفي كه به او سپرده شده است را به جاي آن شخص انجام مي‌دهد. در واقع قائم مقام از طرف شخص رئيس يا تاجر انتخاب مي‌شود و در حكم نماينده قانوني است. در اين مقاله مطالب مفيدي را راجع به قائم مقام تجاري ارائه داده‌ايم.

منبع : قائم مقام تجاري

تعريف و اوصاف قائم مقام تجاري

قائم مقام تجاري نايب و جانشين تاجر مي‌شود و امضاي او امضاي تاجر است. چنين قائم مقامي وظايف و امورات مربوط به تاجر يا وزارتخانه را بر عهده مي‌گيرد و جاي او عمل مي‌كند.

اوصاف مهم قائم مقامي تجاري از قرار ذيل است:

۱. قائم مقامي يك عقد است زيرا نياز به قبول قائم مقام نيز دارد.

۲. قائم مقام به نام و به حساب اصيل يعني تاجر قرارداد منعقد مي‌كند.

۳. قائم مقام تجارتي ذاتا عمل تجاري محسوب نمي‌شود.

۴. عقدي معوض است زيرا قائم مقام در ازاي اعمال خود مستحق اجرت است.

۵. عقدي عهدي است زيرا تعهد قائم مقام، انعقاد قرارداد به نام و به حساب اصيل است و تعهد اصيل، پرداخت اجرت قائم مقامي است.

۶. عقدي مستمر، رضايي و جايز است.

۷. محدود كردن اختيارات قائم مقام در برابر اشخاصي كه از آن اطلاع نداشته‌اند معتبر نيست.

تعدد قائم مقام تجاري

اگر چند شخص را به قائم مقامي تجاري منصوب كنيم ممكن است به يكي از طرق ذيل عمل شود:

۱. مجتمعا: تصميمات بايد با راي جمعي قائم مقامان و توافق تمام نمايندگان اتخاذ گردد.

۲. منفردا: هر قائم مقام به تنهايي آزادي عمل دارد و مي‌تواند شخصا تصميماتي را بگيرد و اجرا كند.

تفويض قائم مقامي

قائم مقام تجارتي بدون اجازه تاجر حق ندارد كسي را در تمام كارهاي تجارتخانه به نمايندگي خود بگمارد.

طبق اين مقرره:

۱. قائم مقام حق ندارد جانشيني براي خود در تمامي امور انتخاب كند.

۲. قائم مقام مي‌تواند در انجام امور جزئي و بخشي از امور تجارتخانه به ديگران نيابت دهد تا تحت نظارت او به انجام عمل بپردازند.

انحلال قا‌ئم مقامي

۱. قائم مقام تجارتي قابل عزل مي‌باشد.

۲. چون قائم مقامي نهادي قائم به شخص است وي مي‌تواند استعفا بدهد.

۳. در صورت فوت يا حجر تاجر، قائم مقام تجارتي منعزل نمي‌شود.

۴. اگر قائم مقام فوت كند يا محجور شود، مسئوليتش پايان مي‌يابد و به وراث او منتقل نمي‌شود زيرا نهادي قائم به شخص است.

۵. قائم مقام تجارتي شركت با انحلال آن شركت بركنار مي‌شود.

۶. در صورت ورشكستگي آمر، قائم مقام تجارتي بركنار مي‌گردد.

۷. ورشكستگي قائم مقام از موارد زوال قائم مقامي نيست.

مقايسه قا‌ئم مقامي و عاملي

۱. هم قائم مقام و هم عامل معامله را به نام و به حساب غير انجام مي‌دهند.

۲. عامل يك معامله خاص را كه آمر به او ماموريت داده به نام و به حساب آمر منعقد مي‌كند اما در قائم مقامي، موضوع قائم مقامي يك معامله خاص نيست.

۳. هر دو معوض‌اند و مستحق اجرت هستند.

۴. عاملي، عمل تجاري است اما قائم مقامي، عمل تجاري نيست.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قائم مقام تجاري، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قائم مقام تجاري پاسخ دهند.

وكالت به قراردادي گفته مي‌شود كه اشخاص به موجب آن مي‌توانند فردي را براي انجام يك عمل حقوقي به عنوان نماينده خود انتخاب كنند. وكالت بلاعزل نوع ديگري از وكالت مي‌باشد كه در اين مقاله قصد داريم به بررسي آن بپردازيم. وكالت بلاعزل عقدي مي‌باشد كه طبق آن فرد اختياراتي به شخص ديگري به عنوان وكيل خود واگذار مي‌نمايد و همچنين فرد حق عزل كردن شخص را (وكيل) از خود ساقط مي‌كند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : وكالت بلاعزل چيست

وكالت بلا‌عزل

در ادامه مطالب گفته شده مي‌توان گفت كه در قرارداد وكالت، وكيل يا موكل اين حق را دارند كه هر وقت بخواهند قرارداد بين خود را از بين برده و در واقع به هم بزنند. اما گاهي اوقات طرفين با هم توافق مي‌كنند كه امكان عزل وكيل و بر هم زدن قرارداد توسط موكل وجود نداشته باشد. به زبان ديگر يعني موكل حق عزل وكيل را از خود ساقط مي‌كند. اما آيا اين وكالت هميشگي بوده و باطل نمي‌شود؟

توصيه مي‌كنيم مقاله وكالت را مطالعه نماييد.

توصيه مي‌كنيم مقاله اختيارات وكيل در وكالت نامه را مطالعه نماييد.

ابطال وكالت بلاعزل

گاهي اوقات موضوع عقد وكالت كه به موجب آن شخص براي خود وكيل انتخاب كرده است از بين مي‌رود (براي مثال آن عقد باطل مي‌شود) كه در اين صورت وكالت بلا‌عزل هم از بين مي‌رود و موكل مي‌تواند وكيل را عزل نمايد.

گاهي اوقات هم شخص مي‌تواند با ارائه مدارك و شواهدي به دادگاه درخواست عزل وكيل خود را به موجب عدول از قواعد و مقرراتي كه در وكالتنامه ذكر شده بكند.

و همچنين وكيل خود مي‌تواند از وكالت استعفا دهد، در اين صورت وكالت بلا‌عزل هم بي‌اثر مي‌شود.

توجه داشته باشيد كه وكالت بلاعزل هم با فوت و يا جنون وكيل يا موكل از بين مي‌رود.

توصيه مي‌كنيم مقاله وكالت بلاعزل بعد از فوت را مطالعه نماييد.

انواع وكالت بلاعزل

وكالت بلا‌عزل به دو دسته وكالت بلا‌عزل تام و وكالت بلا‌عزل خاص تقسيم مي‌شود. وكالت بلا‌عزل تام به وكالتي گفته مي‌شود كه به موجب آن شخص وكيل در تمامي امور زندگي موكل حق پيگيري داشته و تا زماني كه شخص موكل زنده است اين وكالت هم پا بر جا مي‌ماند.

به وكالتي كه وكيل تنها در امور تعيين شده از طرف موكل حق پيگيري دارد، وكالت بلا‌عزل خاص گفته مي‌شود كه موكل در آن امور خاص حق عزل وكيل خود را ندارد.

توصيه مي‌كنيم مقاله اثبات وكالت را مطالعه نماييد.

نمونه

يكي از مهم‌ترين اقسام وكالت بلا‌عزل وكالت زن در طلاق است. اگر مي‌خواهيد به اصطلاح حق طلاق خود را بگيريد بايد وكالت بلا‌عزل در طلاق را از مرد بگيريد. تنها گرفتن وكالت كفايت نمي‌كند بلكه اين وكالت بايد بلا‌عزل باشد تا مرد نتواند اين حق را از زن پس بگيرد و بتوانيد به راحتي طلاق بگيريد.

توصيه مي‌كنيم مقاله وكالت در ازدواج را مطالعه نماييد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص وكالت بلاعزل، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون وكالت بلا‌عزل پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : وكالت بلاعزل چيست

:: برچسب‌ها: وكالت بلاعزل چيست ,
:: بازديد از اين مطلب : 0

|

امتياز مطلب : 0

|

تعداد امتيازدهندگان : 0

|

مجموع امتياز : 0

قائم مقام تجاري

نوشته شده توسط : vakiel

تجار با توجه به شغلي كه دارند داراي وظايف متعددي هستند و اين باعث مشغله زياد آن‌ها مي‌شود و به اين ترتيب نمي‌توانند تمام امور خود را انجام دهند. به اين منظور آن‌ها اشخاصي را انتخاب مي‌كنند تا برخي كارهاي آنان را انجام بدهند. قائم مقام به اين معناست كه شخصي به جاي ديگري قرار مي‌گيرد و وظايفي كه به او سپرده شده است را به جاي آن شخص انجام مي‌دهد. در واقع قائم مقام از طرف شخص رئيس يا تاجر انتخاب مي‌شود و در حكم نماينده قانوني است. در اين مقاله مطالب مفيدي را راجع به قائم مقام تجاري ارائه داده‌ايم.

منبع : قائم مقام تجاري

تعريف و اوصاف قائم مقام تجاري

قائم مقام تجاري نايب و جانشين تاجر مي‌شود و امضاي او امضاي تاجر است. چنين قائم مقامي وظايف و امورات مربوط به تاجر يا وزارتخانه را بر عهده مي‌گيرد و جاي او عمل مي‌كند.

اوصاف مهم قائم مقامي تجاري از قرار ذيل است:

۱. قائم مقامي يك عقد است زيرا نياز به قبول قائم مقام نيز دارد.

۲. قائم مقام به نام و به حساب اصيل يعني تاجر قرارداد منعقد مي‌كند.

۳. قائم مقام تجارتي ذاتا عمل تجاري محسوب نمي‌شود.

۴. عقدي معوض است زيرا قائم مقام در ازاي اعمال خود مستحق اجرت است.

۵. عقدي عهدي است زيرا تعهد قائم مقام، انعقاد قرارداد به نام و به حساب اصيل است و تعهد اصيل، پرداخت اجرت قائم مقامي است.

۶. عقدي مستمر، رضايي و جايز است.

۷. محدود كردن اختيارات قائم مقام در برابر اشخاصي كه از آن اطلاع نداشته‌اند معتبر نيست.

تعدد قائم مقام تجاري

اگر چند شخص را به قائم مقامي تجاري منصوب كنيم ممكن است به يكي از طرق ذيل عمل شود:

۱. مجتمعا: تصميمات بايد با راي جمعي قائم مقامان و توافق تمام نمايندگان اتخاذ گردد.

۲. منفردا: هر قائم مقام به تنهايي آزادي عمل دارد و مي‌تواند شخصا تصميماتي را بگيرد و اجرا كند.

تفويض قائم مقامي

قائم مقام تجارتي بدون اجازه تاجر حق ندارد كسي را در تمام كارهاي تجارتخانه به نمايندگي خود بگمارد.

طبق اين مقرره:

۱. قائم مقام حق ندارد جانشيني براي خود در تمامي امور انتخاب كند.

۲. قائم مقام مي‌تواند در انجام امور جزئي و بخشي از امور تجارتخانه به ديگران نيابت دهد تا تحت نظارت او به انجام عمل بپردازند.

انحلال قا‌ئم مقامي

۱. قائم مقام تجارتي قابل عزل مي‌باشد.

۲. چون قائم مقامي نهادي قائم به شخص است وي مي‌تواند استعفا بدهد.

۳. در صورت فوت يا حجر تاجر، قائم مقام تجارتي منعزل نمي‌شود.

۴. اگر قائم مقام فوت كند يا محجور شود، مسئوليتش پايان مي‌يابد و به وراث او منتقل نمي‌شود زيرا نهادي قائم به شخص است.

۵. قائم مقام تجارتي شركت با انحلال آن شركت بركنار مي‌شود.

۶. در صورت ورشكستگي آمر، قائم مقام تجارتي بركنار مي‌گردد.

۷. ورشكستگي قائم مقام از موارد زوال قائم مقامي نيست.

مقايسه قا‌ئم مقامي و عاملي

۱. هم قائم مقام و هم عامل معامله را به نام و به حساب غير انجام مي‌دهند.

۲. عامل يك معامله خاص را كه آمر به او ماموريت داده به نام و به حساب آمر منعقد مي‌كند اما در قائم مقامي، موضوع قائم مقامي يك معامله خاص نيست.

۳. هر دو معوض‌اند و مستحق اجرت هستند.

۴. عاملي، عمل تجاري است اما قائم مقامي، عمل تجاري نيست.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قائم مقام تجاري، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قائم مقام تجاري پاسخ دهند.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : قائم مقام تجاري

يكي از حالاتي كه كارمند مي‌تواند از طريق آن از خدمت دولت خارج شود مبحث بازخريد مي‌باشد. بازخريد به معناي پايان رابطه بين كارگر و كارفرما يا به عبارتي رابطه بين كارمند و اداره مي‌باشد. بازخريد از طريق سه حالت محقق مي‌شود. حالت اول عبارت است از بازخريدي كه به تقاضاي مستخدم يا همان كارمند باشد. حالت دوم عبارت است از بازخريدي كه به عنوان مجازات اداري در نظر گرفته مي‌شود و باز خريد سوم بازخريدي است كه به اختيار دولت شكل مي‌گيرد در ادامه به توضيح اين سه حالت مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : بازخريد خدمت كارمندان دولت

باز‌خريد به تقاضاي مستخدم

مطابق قانون شركت‌ها و موسسات دولتي، شهرداري‌ها، بانك‌ها و وزارتخانه‌ها و… مي‌توانند مستخدمين رسمي يا ثابت يا داراي عناوين مشابه خود را (به استثناي مشمولان قانون كار و تامين اجتماعي) كه داراي مشاغل غير تخصصي هستند، از طريق درخواست كتبي خود آن‌ها و همچنين از طريق كسب موافقت بالاترين مقام دستگاه اجرايي به شرط اين كه سابقه خدمت آن‌ها از ۲۰ سال كمتر باشد بازخريد نمايند.

افرادي كه به اين شكل بازخريد مي‌شوند مبلغي را دريافت مي‌كنند كه اين مبلغ برابر است با ۴۵ روز حقوق و مزاياي مستمر در برابر هر سال سابقه خدمت قابل قبول به علاوه كسور بازنشستگي يا حق بيمه پرداختي و همچنين حقوق مرخصي‌هايي كه مستخدم در حالتي كه استحقاق داشته، از آن‌ها استفاده نكرده است به او پرداخت خواهد شد.

مطالبي كه بيان شد در خصوص مشاغل غير تخصصي بود اما در خصوص مشاغل تخصصي بايد بيان كرد كه بازخريد مستخدم مستلزم درخواست كتبي او و همچنين موا‌فقت بالاترين مقام دستگاه اجرايي مي‌باشد و در آخر هم بايد به تصويب شورايي متشكل از نمايندگان تام الاختيار سازمان برنامه و بودجه و دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي كشور و دستگاه اجرايي مربوط برسد و در اين صورت قابل اجرا خواهد بود.

بازخريد مستخدم به عنوان مجازت انضباطي

شرايطي كه در خصوص اين نوع از بازخريد مطرح است به اين شرح است: در خصوص مستخدمين زن داشتن كمتر از ۲۰ سال خدمت دولتي در خصوص مستخدمين مرد داشتن كمتر از ۲۵ سال خدمت دولتي با پرداخت ۳۰ تا ۴۵ روز حقوق مبناي مربوط در قبال هر سال خدمت دولتي انجام مي‌شود. به كارمنداني كه در جريان بازخريد به عنوان مجازات امور انضباطي بازخريد مي‌شوند كسور بازنشستگي و حقوق مرخصي‌هاي كه استحقاق آن را داشتند ولي استفاده نكردند پرداخت مي‌شود.

توصيه ميكنيم مقاله حقوق و مزاياي كارمندان را مطالعه نماييد.

بازخريد توسط دولت

دستگاه‌هاي اجرايي در دو صورت مي‌توانند كارمندان خود را بازخريد كنند. در حالت اول كارمند از كارمندان رسمي دستگاه اجرايي به شمار مي‌رود و در عملكرد دچار ضعف و كاستي مي‌باشد و در ارزيابي كارمندان اين نتيجه مشخص مي‌شود. اگر اين ضعف و كاستي در سه سال متوالي يا چهار سال متناوب ادامه يابد اين گروه از كارمندان بازخريد مي‌شوند و اين فرآيند مطابق آيين‌نامه‌اي است كه هيئت وزيران تصويب كرده است.

در حالت دوم اگر مستخدم پس از يك سال از آمادگي به خدمت در دستگاه‌هاي اجرايي اشتغال نداشته باشد در صورتي كه شرايط بازنشستگي را داشته باشد بازنشسته مي‌شود و در غير اين صورت بازخريد مي‌شود و در حالتي كه بازخريد شود يك ماه و نيم حقوق مزاياي مستمر به ازاي هر سال سابقه به او پرداخت مي‌شود.

توصيه مي‌كنيم مقاله حالات استخدامي را مطالعه نماييد.

خارج شدن از خدمت به عنوان مجازات

قانوني وجود دارد به نام قانون رسيدگي به تخلفات اداري. در اين قانون مجازات‌هاي اداري بيان شده است. يكي از اين مجازات‌ها عبارت است از خارج شدن مستخدم از دستگاه اجرايي به طور غير ارادي كه به شكل‌هاي مختلفي قابل بيان است. به عنوان مثال بازخريد اخراج و انفصال دائم و هم چنين مجازات‌هايي در قالب بازنشستگي.

توصيه مي‌كنيم مقاله تخلفات اداري را مطالعه نماييد.

توصيه مي‌كنيم مقاله شرايط بازنشستگي را مطالعه نماييد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص بازخريد كارمند، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون بازخريد كارمند پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : بازخريد خدمت كارمندان دولت

زن و مردي كه با هم ازدواج مي‌كنند نام يكديگر را بايد در شناسنامه خود ثبت كنند. اما گاهي اوقات زن و شوهر بنا به مسائلي از هم جدا مي‌شوند و طلاق مي‌گيرند. بعد از طلاق يكي از مشكلات زنان و مردان اين است كه آيا آن‌ها مي‌توانند نام همسر خود را از شناسنامه پاك كنند يا خير؟ نام فرزند چطور؟ ما در ادامه به بررسي نحوه حذف نام همسر و فرزند از شناسنامه و بررسي راه‌هاي قانوني آن مطابق قانون مي‌پردازيم.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : حذف نام همسر و فرزند از شناسنامه 

پاك كردن و حذف اسم همسر و نام فرزند از شناسنامه

در ماده 33 قانون ثبت احوال آمده است كه تمامي اتفاقات مهم از قبيل ازدواج و طلاق يا مرگ زوج يا زوجه و رجوع و بذل مدت و فسخ نكاح بايد در دفاتر ثبت كل وقايع درج گردد ولي امكان پاك كردن آن از شناسنامه وجود دارد. در المثناي شناسنامه مرد يا زن آخرين نكاح و طلاق و يا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات آن تعداد ازدواج كه هنوز معتبر است ثبت خواهد شد. ازدواج و طلاقي كه بدون آميزش جنسي بين زوجين اتفاق افتاده در المثناي شناسنامه درج نخواهد شد.

همچنين اگر مرد مجدد ازدواج نمايد با تقاضاي همسر جديد نام همسر قبلي از شناسنامه مرد پاك مي‌شود.

نكات مربوط به اين ماده

طبق اين ماده اگر زن و مردي كه با هم ازدواج مي‌كنند تا قبل از طلاق خود رابطه جنسي نداشته باشند و زن باكره باشد در اين صورت پس از طلاق مي‌توانند در شناسنامه المثني نام همسر خود را حذف كنند. حال در اين جا مي‌توان فرض كرد كه زن قبلا يك بار ازدواج كرده و طلاق گرفته است. آيا باز هم مي‌تواند در ازدواج دوم خود قبل از انجام رابطه جنسي طلاق گرفته و نام همسر خود را از شناسنامه حذف كند؟ با توجه به توضيح‌هايي كه داده شد قاعدتا بايد بتواند اما رويه قضايي ما اين نظر را قبول ندارد و مخالف است. چنانچه زوجين ادعاي طلاق يا ازدواج بدون آميزش نمايند دادگاه زن را به پزشكي قانوني ارجاع مي‌دهد تا گواهي باكره بودن بگيرد.

اين حكم در مورد مرد هم اجرا مي‌شود يعني در صورت نداشتن رابطه جنسي مرد هم مي‌تواند بعد از طلاق با دريافت شناسنامه المثني نام همسر سابق خود را از شناسنامه پاك كند.

بنابراين اگر طلاق قبل از رابطه جنسي زن و مرد اتفاق بيفتد زن مي‌تواند با ارائه گواهي از پزشكي قانوني مبني بر باكره بودن يا حكم دادگاه خود مستقيما به ثبت احوال مراجعه كرده و تقاضاي صدور شناسنامه المثني كند كه در اين صوت نام همسر سابق از شناسنامه او حذف مي‌شود و همين طور هم كه در بالا گفتيم مرد هم مي‌تواند با گرفتن شناسنامه المثني نام همسر سابق را از شناسنامه پاك كند.

توصيه مي‌كنيم مقاله كم كردن سن شناسنامه را مطالعه نماييد.

توصيه مي‌كنيم مقاله تغيير اسم شناسنامه را مطالعه نماييد.

حذف نام فرزند از شناسنامه | حذف نام همسر

به هيچ وجه پاك كردن نام فرزند از شناسنامه امكان پذير نمي‌باشد و نمي‌توان اين كار را انجام داد.

در دعواي لعان وقتي كه پدر فرزندي كه دنيا آمده است را از خود نداند ارتباط بين پدر و فرزند قطع مي‌شود و فرزند در اين صورت نمي‌تواند از پدر خود ارث ببرد ولي ميراث مادري همچنان به فرزند مي‌رسد.

گاهي اوقات هم پيش مي‌آيد كه با گرفتن شناسنامه المثني بنا به يك سري دلايلي نام فرزند ثبت نمي‌شود كه بايد آن را با دلايل مستند و مستندل پيگيري نمود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص حذف نام از شناسنامه، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون حذف نام از شناسنامه پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع : حذف نام همسر و فرزند از شناسنامه 

مسئوليت در حقوق به مفهوم پاسخگويي و مورد خطاب قانون گذار قرار گرفتن اشخاص است. مسئوليت مدني يك رابطه حقوقي است كه به موجب آن يكي در برابر ديگري مكلف به جبران خسارت وارده مي‌شود. بر همين اساس در مسئوليت مدني رابطه ديني ويژه‌اي بين زيان ديده و مسئول به وجود مي‌آيد كه طبق آن زيان ديده طلبكار و مسئول بدهكار مي‌شود و موضوع بدهي جبران خسارت است. در حقوق ايران پذيرفتن مسئوليت مدني دولت و كاركنان آن سابقه طولاني ندارد. هر چند كه مقررات مربوط به اتلاف و تسبيب در قانون مدني وجود داشت اما استناد به آن‌ها در برابر دولت به دشواري امكان‌پذير بود. در ادامه به بررسي تفصيلي اين موضوع خواهيم پرداخت.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع :  مسئوليت مدني كاركنان دولت

مبناي مسئوليت مدني  دولت و كاركنان آن

مسئوليت مدني دولت بعضا مبتني بر تقصير است و در مواردي نيز مسئوليت مدني بر مبناي ديگري استوار است.

توصيه مي‌كنيم مقاله مسئوليت مدني را مطالعه نماييد.

تقصير

تقصير يعني كسي كه ضرر را وارد كرده مسئول جبران خسارت است. پس رابطه سببيت بين فعل و واقعه زيان بار ضروريست. اما در حقوق عمومي گاهي اين قاعده براي رعايت عدالت اجتماعي كنار گذاشته مي‌شود.

مسئوليت مدني در حقوق مدني مسائلي را مطرح مي‌سازد كه مهم‌ترين آن‌ها عبارت از اين است كه فعاليت دولت به وسيله كارمندان صورت مي‌پذيرد و دولت ابزار كار را در اختيار كارمندان قرار مي‌دهد و آن‌ها با به كار گيري اين ابزار موجب ايراد خسارت به اشخاص مي‌شوند. لذا سوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه مسئوليت بر عهده كيست؟ كداميك (كارمند و يا دستگاه اداري) ملزم به پرداخت خسارت مي‌باشند؟ ثانيا با توجه به اينكه هدف اعمال اشخاص حقوق عمومي تامين منفعت عمومي است و به لحاظ اينكه از اعمال عمومي همه افراد منتفع مي‌گردند اگر از اين رهگذر خسارتي به افراد وارد آيد چه كسي مسئول جبران آن است؟

چه كسي بايد جبران خسارت نمايد ؟

1. از يك ديدگاه مي‌توان گفت چون عمل كارمند موجب ورود ضرر شده است لذا وي به عنوان وارد كننده زيان مسئول است و بايد پاسخگو باشد. البته در اين سيستم در همه حال كارمند مسئول تلقي نمي‌گرديد و ممكن بود مسئوليت در بعضي موارد بر عهده دولت قرار گيرد ولي زيان ديده نمي‌توانست عليه دولت طرح دعوي نمايد.
2. در ديدگاه ديگر، شخص حقوقي حقوق عمومي همواره مسئول پرداخت خسارت ناشي از اقدامات كارمندان شاغل به خدمات عمومي است ولي مسئوليت پرداخت خسارت به زيان ديده توسط دولت مانع از آن نيست كه دولت نتواند به كارمند خاطي مراجعه نمايد و خسارت پرداختي را از وي مطالبه كند.
3. مسئوليت پرداخت خسارت در بعضي موارد بر عهده دولت و در برخي از موارد بر عهده كارمند خاطي است و زيان ديده مي‌تواند با توجه به شرايط و اوضاع و احوالي كه در آن خسارت به وي وارد شده است حسب مورد به كارمند يا دولت مراجعه كند. در اين حالت زيان ديده بايد در صورت اثبات خطاي كارمند به وي و در صورت اثبات تقصير دولت، به دولت جهت جبران خسارت مراجعه نمايد. در بعضي موارد ممكن است بتواند به هر دو مراجعه كند.

توصيه مي‌كنيم مقاله اركان جبران خسارت را مطالعه نماييد.

نتيجه‌گيري نهايي

همانطور كه اشاره شد مبناي مسئوليت تقصير است و مسئوليت متوجه كسي مي‌گردد كه زيان و خسارت ناشي از تقصير اوست. لذا در فرض تقصير كارمند، وي پاسخگوي خطاي شخصي خويش است. اما چنانچه خسارت به دليل نقص و خرابي وسايل اداره يا موسسه باشد دولت مسئول جبران خسارت است. به طور كلي اقداماتي كه در راستاي ((اعمال حاكميت دولت)) براي حفظ منافع اجتماعي و عمومي انجام مي‌شوند اگر موجب ضرربه اشخاص گردند سبب مسئوليت دولت است.

3 ركن اساسي براي تحقق مسئوليت مدني كاركنان دولت

تحقق ضرر

يكي از اركان بديهي مسئوليت مدني اين است كه با تحقق ساير اركان ضرر هم محقق شود، يعني به لحاظ عمل اداره يا كاركنان آن ضرري متوجه شخصي گردد. ضرر را حقوق دانان نقص در اموال يا سلب و يا از دست رفتن منفعتي مسلم و يا لطمه به سلامت و حيثيت و يا عواطف شخص تعريف كرده‌اند. ضرر هم به دو نوع مادي و معنوي تقسيم مي‌شود.

فعل يا ترك فعل زيانبار | مسئوليت مدني كاركنان دولت

مسئوليت مدني زماني محقق مي‌شود كه به واسطه فعل يا ترك فعلي كه شخصي مرتكب مي‌شود ضرر مادي و معنوي متوجه ديگري گردد. بنابراين مسئوليت مدني دولت نيز زماني محقق مي‌شود كه سازمان‌هاي دولتي و يا كاركنان آن به واسطه عملي كه مرتكب مي‌شوند زياني به اشخاص وارد كنند و يا اينكه به دليل عدم انجام وظائف قانوني از طرف آن‌ها اين زيان متوجه زيان ديده گردد.

وجود رابطه عليت ميان فعل زيانبار و ورود خسارت

در مسئوليت مدني زيان ديده بايد اثبات كند كه فعل يا ترك فعل زيانبار دولت يا كارمند باعث ورود خسارت به وي گرديده است. البته بايد توجه داشت در مواردي كه قانون گذار تقصير را مبناي مسئوليت مدني قرار داده است زيان ديده بايد براي تحقق مسئوليت مدني شخص مخاطب، تقصير وي را نيز اثبات كند ولي در مواردي كه قانون گذار فرض تقصير را مبنا قرار داده است پس نيازي به اثبات تقصير نيست. در مواردي كه نظريه بدون تقصير مبناي مسئوليت مدني قرار گرفته است صرف وجود رابطه عليت ميان فعل زيانبار شخص مخاطب قانون گذار و ورود خسارت به زيان ديده براي تحقق مسئوليت مدني كفايت مي‌كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مسئوليت مدني دولت، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مسئوليت مدني دولت پاسخ دهند.

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

شماره تماس :66419012-021

وكيل دات كام بهترين راه حل براي مشكلات حقوقي شما

منبع :  مسئوليت مدني كاركنان دولت

دستگاه قضايي در خصوص بعضي از افراد تعقيب كيفري را با تشريفات خاصي انجام مي‌دهد حتي گاهي اين امكان وجود دارد كه اشخاصي كه از وظيفه اجتماعي خاصي برخوردار هستند از تعقيب كيفري مصونيت داشته باشند. مصونيت ياد شده به سه دسته تقسيم مي‌شود: دسته اول مصونيت قضات يا تشريفاتي مي‌باشد و در دسته دوم با مصونيت پارلماني روبه‌رو هستيم در آخر هم به بررسي مصونيت سياسي مي‌پردازيم.

منبع  : مصونيت قضايي

مصونيت قضايي

يعني چنانچه افرادي مرتكب جرمي شوند از تعقيب و صدور حكم عليهشان مصون مي‌مانند و در يك كلام به موجب جرم ارتكابي مجازات نمي‌شوند.

مصونيت قضايي قضات

اين دسته از مصونيت از دو جهت قابل بررسي مي‌باشد. جهت اول جهت شغلي مي‌باشد و جهت دوم قابليت تعقيب كيفري و اين نوع از مصونيت در خصوص قضات مي‌باشد. به زبان ساده‌تر ما در ادامه به بررسي مصونيت شغلي قضات مي‌پردازيم. مصونيت شغلي قضات مربوط به سمت قاضي و تغيير محل خدمت او است. مطابق قانون اساسي انفصال دائم يا موقت قاضي از شغل و سمت بدون محاكمه و اثبات جرم ممنوع مي‌باشد. همچنين تغيير محل خدمت قاضي و تغيير سمت او به استثناي موردي كه مصلحت ايجاب كند ممنوع مي‌باشد.

اگر قاضي مرتكب جرم عمدي بشود پس از ارتكاب جرم دادستان انتظامي قضات در جريان قرار مي‌گيرد و در مرجع خاصي رسيدگي آغاز مي‌شود. جرايم قضات در دادگاه انتظامي قضات پيگيري مي‌شود. در خصوص جرائم غير عمد بايد به اين نكته اشاره كرد كه جز در مواردي كه منتهي به بازداشت مي‌شود نيازي به تعليق قاضي نمي‌باشد.

از دو پاراگراف بالا مي‌توان نتيجه گرفت كه قضات مصونيت شغلي دارند ولي مصونيت قضايي ندارند.

مصونيت پارلماني

مصو‌نيت پارلماني مصونيتي است كه اختصاص به نمايندگان مجلس دارد. اگر بخواهيم به طور كلي مصونيت‌هاي نمايندگان مجلس را بيان كنيم بايد به مصو‌نيت نسبي و مطلق اشاره نماييم.

مصونيت مطلق نمايندگان مجلس اختصاص به زماني دارد كه نمايندگان مجلس در حال انجام وظايف نمايندگي خود مي‌باشند. نمايندگي مطلق نماينگان مجلس به اين معناست كه در دوران تصدي خود هر گونه اقدامي در خصوص منافع ملت مي‌توانند انجام دهند و كسي نمي‌تواند آنان را از اين بابت مواخذه كند.

مسئوليت بيان شده در خصوص وظايف يك نماينده مجلس است كه داراي مصونيت و آزادي عمل است اما اگر يك نماينده مرتكب قتل شود پيگيري وي ممكن است.

مصونيت نسبي در نظام دادرسي ايران كاربرد ندارد اما اگر بخواهيم به طور اجمالي به آن اشاره كنيم بايد بيان كنيم كه در خصوص مصونيت نسبي نمايندگان مجلس را نمي‌توان بدون اجازه تعقيب كرد. در قانون آيين دادرسي كيفري آمده است كه دادسراي عمومي و انقلاب تهران اين حق را دارد كه نمايندگان مجلس را تعقيب كند اما بايد به اين نكته توجه شود كه در آيين‌نامه داخلي مجلس آمده است كه مراتب فوق بايد به اطلاع مجلس برسد.

مصونيت قضايي سياسي

در خصوص مصو‌نيت سياسي بايد در ابتدا به افرادي اشاره كرد كه از اين نوع مصو‌نيت برخوردار مي‌باشند. افرادي مثل مامورين ديپلماتيك، مأمورين كنسولي و مأمورين سياسي كه در ادامه به بررسي دقيق‌تر آن‌ها مي‌پردازيم.

مامورين ديپلماتيك

در خصوص مامورين ديپلماتيك نكته حائز اهميت اين جاست كه آن‌ها از تعقيب قضايي در خصوص جرايم ارتكابي مصون مي‌باشند و مستند هم كنوانسيون وين مي‌باشد. همچنين اين كنوانسيون در مجلس ايران به تصويب رسيده است. آنچه كه بايد مورد بررسي بيشتر قرار بگيرد جرم ارتكابي از سوي آن‌هاست كه تفاوتي نمي‌كند كه جرم مزبور مهم باشد يا خير و يا اينكه ارتباطي به شغل آن‌ها داشته باشد يا خير. در هر حال اشخاص از تعقيب قضايي معاف مي‌باشند.

در خصوص خانواده اين افراد بايد بيان كرد كه اگر دو شرط محقق شود آن‌ها از مصو‌نيت برخوردار مي‌شوند. اولين شرط عبارت است از اينكه خانواده اين اشخاص در كشور پذيرنده مقيم باشند و دومين شرط از اين قرار است كه خانواده اين اشخاص تبعه كشور مزبور نباشند.

مامورين كنسولي

افراد ديگري كه مشمول اين مصو‌نيت مي‌شوند ماموران كنسولي مي‌باشند. اين افراد نيز به موجب كنوانسيون وين در خصوص جرائمي كه به وظيفه آن‌ها يعني كنسولي مربوط مي‌شود از مصو‌نيت سياسي برخوردار مي‌شوند.

مأمورين سياسي

گروه آخر از اين افراد مأمورين سياسي هستند كه براي انجام ماموريت خاصي وارد كشور ديگري مي‌شوند. مستند اين مصو‌نيت نيز كنوانسيون وين مي‌باشد. اين مصو‌نيت مانند مصونيت مأموران ديپلماتيك است و در خصوص افرادي صدق مي‌كند كه وارد كشور مي‌شوند تا يك ماموريت خاص سياسي را انجام بدهند.
در همه اين موارد صدور قرار منع يا موقوفي تعقيب در خصوص افرادي كه به آن‌ها پيش‌تر اشاره شد اشكالي ندارد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مصونيت قضايي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مصونيت قضايي پاسخ دهند.

يكي از مواردي كه از طريق آن كارمند به طور قهري از خدمت دولت خارج مي‌شود مبحث فوت كارمند مي‌باشد. در قانون استخدام كشوري مي‌توانيم احكامي را بيابيم كه در خصوص فوت مستخدم در دوران خدمت و همچنين فوت مستخدم در دوران بازنشستگي مباحثي را مطرح كرده است كه در ادامه به آن مي‌پردازيم.

 منبع : فوت كارمند

وراث مستمري بگير

بر اساس قانون وراث قانوني عبارتند از فرزندان و همسر دائمي و مادر و پدري كه در كفالت متوفي بودند. به علاوه نوادگاني كه پدرشان فوت و در كفالت مستخدم بوده‌اند كه البته شرايطي را در خصوص آن‌ها ذكر كرده است؛ اين شرايط عبارتند از:

فرزندان و نوادگاني كه به آن‌ها اشاره شد كمتر از ۲۰ سال داشته باشند مگر اينكه در دانشگاه‌ها يا موسسات آموزشي عالي محصل باشند و تحصيل آنان مطابق مدارك ثبت شده باشد. در اين صورت حقوق وظيفه آن‌ها تا پايان ۲۵ سالگي خواهد بود و در پايان بيست و پنجمين سال قطع خواهد شد.

توصيه مي‌كنيم مقاله حقوق مستمري بگيران بعد از فوت را مطالعه نماييد.

فرزندان و نوادگان اناث

فرزندان و نوادگان مونث به شرط اين كه ازدواج نكرده باشند تا ۲۰ سالگي از اين حقوق بهره‌مند هستند. همچنين اگر در يكي از دانشگاه‌ها و موسسات آموزشي رسمي محصل باشند و تحصيل آن‌ها توسط مدارك ثبت شده باشد و ازدواج نكرده باشند حقوق وظيفه آن‌ها در پايان ۲۵ سالگي قطع خواهد شد و هم چنين مطابق قانون فرزندان اناث در صورت اينكه شغل نداشته باشند يا ازدواج نكرده باشند و فرزندان ذكور نيز تا ۲۰ سالگي در صورتي اشتغال به تحصيل دانشگاهي داشته باشند تا ۲۵ سالگي از كمك هزينه اولاد بيمه يا مستمري والدين خود برخوردار مي‌گردند.

بنابراين در ميابيم كه شرط سن براي فرزندان اناث حذف شده است. ديوان عدالت اداري راي داده است كه ازدواج نكردن فرزندان اناث در زمان تقاضا اهميت دارد. فرزندان اناث تا زماني كه ازدواج نكرده‌اند از اين حق بهره‌مندند.

توصيه مي‌كنيم مقاله حقوق زن بعد از فوت را مطالعه نماييد.

ساير افراد

1. اين مورد اختصاص دارد به مادر متوفي به شرط اينكه همسر نداشته باشد.

2. در اين مورد اطلاق مي‌شود به همسر دائمي متوفي.

3. اين مورد نيز مربوط است به شوهري كه از كار افتاده باشد و تحت كفالت همسر متوفي خود باشد.

4. و مورد آخر اختصاص دارد فرزندان و نوادگان ناقص العضو يا عليل متوفي كه قادر به انجام كاري تا آخر عمر خود نمي‌باشند.

ميزان حقوق وظيفه وراث كارمند فوت شده

الف) ميزان حقوق وظيفه وراث كارمندي كه شاغل و بازنشسته بوده است به اين شرح مي‌باشد: اگر كارمندي رسمي باشد و فوت شود تفاوتي نمي‌كند كه شاغل باشد يا بازنشسته يا از كار افتاده مطابق ماده ۶ قانون اصلاح پاره‌اي از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگي كه مصوب سال ۱۳۷۹ است معدل تمامي حقوق و كسور دريافتي در دو سال آخر خدمت با اعمال آخرين ضريب حقوق سال بازنشستگي مبناي تعيين حقوق وظيفه خواهد بود و تمامي اين حقوق بازنشستگي و وظيفه به وراث متعلق خواهد بود.

همچنين نحوه تقسيم حقوق وظيفه ميان وراث مطابق قانون مدني انجام نمي‌شود بلكه به موجب ماده ۸۷ ق.آ.ك حقوق وظيفه ميان وراث به مساوات تقسيم مي‌شود. تبصره ۲ ماده ۶ قانون اصلاحي بيان مي‌كند كه اگر سهم يكي از وراث قطع شود به طور مساوي به سهام بقيه ورد اضافه خواهد شد.

توصيه مي‌كنيم مقاله حقوق و مزاياي كارمندان را مطالعه نماييد.

ميزان حقوق وظيفه وراث كارمند از كار افتاده يا فوت شده

اگر از كار افتادگي كارمندي به علت وقوع حادثه در نتيجه كار مي‌باشد يا به دليل انجام وظيفه ناقص شود به طوري كه ديگر نتواند كار كند تمام حقوق او به عنوان حقوق وظيفه در مورد وي برقرار مي‌گردد و اگر مستخدمي كه ذكر شد فوت كند تمام حقوق وظيفه او با رعايت شرايطي كه در قانون بيان شده است به وراث قانوني او تعلق دارد. اما اگر از كار افتادگي مستخدم ناشي از انجام وظيفه او در طول انجام دادن كارش نباشد و سپس فوت كند چهار پنجم حقوق وظيفه او با رعايت شرايطي كه در قانون بيان شده است به وراث تعلق مي‌گيرد.

توصيه مي‌كنيم مقاله مستمري از كار افتادگي را مطالعه نماييد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص فوت كارمند، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون فوت كارمند پاسخ دهند.